مدرس برند مدرس برندینگ استاد برند استاد برندینگ سخنران برند سخنران برندینگ تدریس برند تدریس برندینگ آموزش برند آموزش برندینگ

مدرس برندینگ مدرس برند استاد برند

مدرس برند | مدرس برندینگ | استاد برند| استاد برندینگ | سخنران برند | سخنران برندینگ | تدریس برند | تدریس برندینگ| آموزش برند| آموزش برندینگ

مدرس برند مدرس برندینگ

بهزاد حسین عباسی مدرس مدیریت استاد مدیریتی سخنران مدیریت آموزش مدیریت در سازمان شما
 

  بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

مدرس برند استاد برند سخنران برند تدریس برند آموزش برند

مدرس برند استاد برند سخنران برند تدریس برند آموزش برند

دوره های برند دوره برند دوره آموزشی برند

دوره های برند   دوره برند   دوره آموزشی برند 

مدرس برندینگ

این دوره بخشی از دوره جامع تر “تبلیغات و برندسازی”  است که دوره “مدیریت تبلیغات و پیام” را نیز شامل می شود.

کاربرد دوره با اصول ارتباطات بازاریابی و تبلیغات آشنا می شوید و با شناخت برند و فرآیند برندسازی قادر به معرفی هرچه بیشتر و بهتر سازمان و محصولات خود خواهید بود.

نام مستعار دوره خلق و مدیریت برند

نوع دوره کاربردی – آموزشی

آنچه می‏آموزید

شناخت مفهوم برند و ویژگی های برند موفق

نکات کلیدی در خلق و مدیریت برند

مراحل ایجاد برند و معرفی آن

کاربرد تبلیغات و ارتباطات بازاریابی در قدرتمندسازی برند

مدت دوره معادل ۱۶ ساعت

اهم محتوای دوره

آشنایی با تبلیغات و ارتباطات بازاریابی

بازاریابی مستقیم و روابط عمخومی

پیشبرد فروش و فروش شخصی

بسته بندی و اسپانسری

شناخت مفهوم برند و ویژگی‏های برند موفق

نکات کلیدی در خلق و مدیریت برند

فرآیند برندسازی و معرفی آن

مخاطبان دوره

مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

 مدیران ارشد سازمان ها

مدیران و مشاوران بازاریابی و فروش

فعالان خلق و اجرای تبلیغات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس برتری برند استاد برتری برند

10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر

در رنکینگ سالانه ارزشمندترین برندهای جهان، گوگل با کنار زدن اپل در رتبه نخست ایستاد.

مدرس برتری برند    استاد برتری برند

مدرس برند

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از بیزینس اینسایدر؛ موسسه "میلوارد بروان،" فعال در حوزه مشاوره نام‌های تجاری، در رنکینگ سالانه خود برای معرفی ارزشمندترین برندهای 12 ماه گذشته، اعلام کرد: در یک سال گذشته ارزش برند گوگل از اپل سبقت گرفت و به رتبه نخست ارزشمندترین برند جهان تبدیل شد.


همانند سال گذشته، باز هم یک برند در حوزه فناوری در رتبه نخست فهرست 10 تایی ارزشمندترین برندهای جهان قرار گرفت. این رتبه بندی بر اساس مصاحبه با بیش از 3 میلیون کاربر، بررسی آمار و ارقام تجاری، مالی و عملکرد هر شرکت و در نهایت اطلاعات منتشر شده از سوی "بلومبرگ" و "کانتار ورلدپنل" اعلام شده است.


ارزشمندترین برندهای جهان عبارتند از:


1.گوگل

مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


ارزش برند:229.2 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: +32%


رتبه سال گذشته: 2


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



2.اپل


ارزش برند:228.5 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: -8%


رتبه سال گذشته: 1


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



3.مایکروسافت


ارزش برند:121.8 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: +5%


رتبه سال گذشته: 3


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



4. اِی تی اند تی (AT&T)


ارزش برند:107.4 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: +20%


رتبه سال گذشته: 6


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



5.فیس بوک


ارزش برند:102.6 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: +44%


رتبه سال گذشته: 12


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



6.ویزا


ارزش برند:100.8 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: +10%


رتبه سال گذشته: 5


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



7.آمازون


ارزش برند:98.9 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: +59%


رتبه سال گذشته: 14


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



8. ورایزن


ارزش برند:93.2 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: +8%


رتبه سال گذشته: 7


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



9.مک دونالد


ارزش برند:88.6 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: +9%


رتبه سال گذشته: 9


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر



10.آی بی اِم


ارزش برند:86.2 میلیارد دلار


تغییرات نسبت به سال گذشته: -8%


رتبه سال گذشته: 4


10 برند ارزشمند جهان/ گوگل بر اپل برتری یافت+ تصاویر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

برندسازی صنعتی برند صنعتی برندینگ صنعتی

برندسازی صنعتی چیست و چه ریسک هایی در پی دارد؟

برندسازی صنعتی   برند صنعتی   برندینگ صنعتیمدرس برند

 ی از برندسازی است که برای ایجاد ارتباط بین ارزش و سودی که در ازاء محصولات و یا خدمات ارائه شده وجود داره، انجام می گیرد این در حالی است که برندسازی در شرایط معمول برای به هیجان انداختن مشتریان جهت خرید محصولات و خدمات می باشد؛ اما خوب است بدانید که برندسازی صنعتی هیچگونه هیجانی ندارد.


برندسازی صنعتی در ابتدای رشد و شروع تولیدات هر سازمان مطرح می شود و متاسفانه سازمان ها بدون توجه به صورت کاملا سطحی از آن در بازایابی عبور می کنند. این در حالی است که باید این موضوع به صورت جدی و جدای از برندسازی محصولات و خدمات و پیش از آن پی گیری نمایند و لازم است بدانید که برای تدوین استراتژی برندسازی صنعتی نیاز به تحلیل اولیه مناسب در خصوص سیاست گذاری ها و استراتراتژی های سازمانی می باشد تا بتوانید با استفاده از این تحلیل ها از ریسک ها و خطرات احتمالی که سازمان را تحدید می نماید جلوگیری نمایید.


برندسازی صنعتی

خطرات احتمالی برندسازی صنعتی (B2B)


اولین خطر برندسازی صنعتی : بوجود آمدن این فکر که برندسازی فقط در خصوص محصولات و خدمات مصرفی انجام می گیرد به هیچ عنوان درست نیست.باید بدانید که شرکت های صنعتی نیز از روش های برندسازی صنعتی برای برندسازی شرکت خود استفاده می نمایند. به عنوان مثال شرکت IBM  برای ساده سازی تجربه خرید مشتریان خود از استراتژی های برندسازی صنعتی استفاده می نماید تا محصولات و خدمات خود را به شیوه ای بدون ریسک به مشتریان عرضه کند.


دومین خطر برندسازی صنعتی : برند سازی عملیات ماندگاری یک لوگو و یا یک نام تجاری ساده در ذهن مشتریان می باشد. البته ناگفته نمایند درست است وقتی افراد به برندی فکر می کنند آرم تجاری آن برند در ذهن آن ها نقش می بندد اما این نام و آرم تجاری نیست که معنی نام تجاری را برای مصرف کنندگان مشخص می نماید بلکه برند به یعنی تجربیات افراد و ادارک آنها از محصولات و خدمات می باشد و این همان نقطه تماس مشتریان با شرکت است و جالب است بدانید نقطه تماس مشتریان می تواند واحد فروش و یا واحد خدمات پس از فروش و یا هر کدام از دیگر واحد های سازمان باشد


سومین خطر برندسازی صنعتی : بوجود آمدن این فکر که تنها محصولات هستند که برند اند و نه شرکت. در بسیاری از سازمان ها دیده می شود که تنها محصولات آنها معنای برند را تداعی می کنند، آن ها تلاش می کنند که همه جوانب را پوشش دهند ولی نمی توانند ، اما اصل موضوع این است که محصولات برای خود یک برند دارند و سازمان نیز برندی جدای از محصولات برای خود دارد.


چهارمین خطر برندسازی صنعتی : بوجود آمدن این فکر که برندها خودشان از خودشان محافظت می کنند، اکثر افراد فکر می کنند که یک برند باید خودش از خودش حفاظت کند این درحالی است که یک برند مثل یک سرمایه است، همانطور که دیگر دارایی های شما نیاز به حفاظت دارد یک برند نیز به حفاظت نیازمند است.لازم است بدانید برای یک برند هر نوع تهدیدی از درون و بیرون می تواند وجود داشته باشد و شما باید همواره برای حفاظت از برند در مقابل هر گونه تهدید حاضر باشید.


پنجمین خطر برندسازی صنعتی : وقتی در خصوص نشان تجاری خود و یا همان برند تصمیم گیری می کنید باید تحت عوامل بیرونی و یا همان مشتریان این تصمیمات را اتخاذ نمایید. هرگز فکر نکنید تصمیماتی را که در خصوص نشان تجاری می گیرید باید طبق عوامل درونی باشد، شاید آن طور که شما به برند خود نگاه می کنید مشتریان نگاه نکنند. شما می توانید با یک نظر سنجی از مشتریان متوجه شوید تصویری که آنها در ذهنشان از برند شما دارند چیست؟ و یا برند شما به چه چیزهایی احتیاج دارد و پس از این نظر سنجی به تدوین استراتژی برند خود بپردازید و سعی کنید آنچه را که نشان تجاری شما احتیاج دارد آگاهانه به برنامه استراتژی برند اضافه نمایید.


ششمین خطر برندسازی صنعتی : بوجود آمدن این فکر که عملیات برندسازی صنعتی فقط جهت بازاریابی تمرکز یافته می باشد، بیشتر افراد فکر می کنند که عملیات برندسازی صنعتی فقط جهت بازاریابی انجام می گیرید و در هنگام بازاریابی متمرکز قول هایی به مشتریان می دهند و مشتریان همواره منتظر انجام آن قول ها هستند و با توجه به دیدی که سازمانن از عملیات برندسازی صنعتی دارد در این موقعیت آمادگی انجام قول های خود را ندارد. به دلیل وجود خطرات ذکر شده در این مقاله هر سازمان باید ابتدا به توسعه برنامه استراتژی برندسازی خود بپردازد و به برند سازمانی خود همانند یک سرمایه نگاه کند و در حفاظت از آن کوشا باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

نقش شخصیت برند بر رفتار مصرف کننده مدرس برند

عنوان مقاله: نقش شخصیت برند بر رفتار مصرف کننده و چالش های برندسازی در آسیا

نقش شخصیت برند بر رفتار مصرف کننده   مدرس برند 

مدرس برند

چکیده: هدف از این مقاله بررسی نقش شخصیت برند بر رفتار مصرف کننده و ذکر چالش های برندسازی آسیا می باشد. یکی از مطلوبیت های مشتری در انتخاب یک محصول، برند معتبر است. ارزش نشان تجاری یک " اسم ، عبارت، طرح ، نشانه یا ترکیبی از این عناصر می باشد که تعیین کننده هویت یک سازمان خدماتی و متمایز کننده آن از سایر رقبایش می باشد." و توسط عقل ، منطق ، حواس و احساسات مشتریان مورد قضاوت قرار می گیرد. برند یک حرکت ذهنی و روحی است که باید در ذهن مصرف کنندگان، خریداران، سهامداران، کارکنان و کاربران قرار گیرد. برندها دارای ماهیت اجتماعی هستند و آن برندی موفق است که افراد اجتماع نسبت به آن حس تعلق و مالکیت داشته باشند و آن برند را از آن خود بدانند .در بسیاری از بازارها، برند هویت ویژ ه ای برای یک محصول می آفریند و آ نها را به گروه خاصی از جامعه پیوند میدهد، در دنیای امروز و با گسترش اطلا ع رسانی هر حرکت و تصمیم گیری سازمان توسط برند آن سازمان مورد ارزیابی قرار می گیرد .

واژگان کلیدی: نشان تجاری ، ارزش نشان تجاری ، شخصیت ، مشتری






مقدمه

شخصیت برند را هسته ی مرکزی و نزدیکترین متغیردر تصمیم گیری مشتری در هنگام انتخاب می دانند. (نصیری پور و دیگران ، 1389)در ادبیات کلاسیک اقتصاد، نیروی کار، سرمایه و زمین سه عنصر اصلی تولید و سرچشمه های اصلی ثروت به شمار می آیند. ولی این الگو قادر نیست که توضیح دهد که چگونه یک کالا با کارآیی، کیفیت و زیبائی مشابه به سه برابر قیمت کالایی دیگر به فروش می رسد.رویکردهای نوین بازاریابی این پدیده را با هویتی که برند برای مشتری دارد توضیح می دهند. یکی از مطلوبیت های مشتری در انتخاب یک محصول، برند معتبر است. در بسیاری از بازارها، برند هویت ویژ ه ای برای یک محصول می آفریند و آ نها را به گروه خاصی از جامعه پیوند میدهد. از نظر روانشناسی این گونه کالاها علاوه بر کاربرد ظاهری، برای مشتری تشخص و اعتماد به نفس می آفریند، از این رو مشتری آماده است بهای متفاوتی برای آن بپردازد. علاوه بر این، نام تجاری برتر به طور ناخودآگاه برای مشتری به مفهوم کیفیت بهتر محصول است. مشتری با خرید یک محصول برند باور دارد که در مقابل پول خود چیز با ارزشی دریافت کرده است. واقعیت این است که نام تجاری، همانند سرمایه یا فناوری و مواد اولیه در ایجاد ارزش افزوده برای یک سازمان نقش دارد. مشتری و سازمان هر دو از مزایای برند بهره می برند. زمانی که مصرف کننده تجربه یک بار استفاده از یک برند را داشته باشد، با آن احساس راحتی بیشتری داشته، تمایل به استفاده از آن محصول بالا می رود. نا مهای تجاری اطلاعاتی در مورد کیفیت کالا، عملکرد و سایر جنبه های کالا می باشند و باعث می شوند مشتری ریسک کمتری را متحمل شود. نام تجاری به صاحبان آ نها معنا می بخشد و همچنین جزء ثروت آ نها محسوب می شود. در دنیای بازاریابی امروز شخصیت برند مفهوم جذاب و گیرایی دارد. سهم برند می تواند از طریق مدیریت خوب ارتباط با مشتری و ارج نهادن به او و توجه به نیازهای وی، به طور موفقیت آمیزی توسعه یابد. بین عملکرد و اعتبار شرکت یک رابطه مثبت وجود دارد به این صورت که افزایش اعتبار شرکت باعث افزایش سهم بازار و افزایش سهم بازار باعث افزایش ارزش شرکت می شود. البته اعتبار شرکت از عملکرد گذشته شرکت در ابعاد مالی و اجتماعی نیز ناشی می شود. یک نام و نشان اخلاقی، اعتبار شرکت را افزایش می دهد و این اعتبار مانند یک حلقه باعث تقویت نام و نشان می شود. (همان منبع، 16)

کلیات تحقیق

تعریف ارزش نشان تجاری 

ارزش نشان تجاری یک " اسم ، عبارت، طرح ، نشانه یا ترکیبی از این عناصر می باشد که تعیین کننده هویت یک سازمان خدماتی و متمایز کننده آن از سایر رقبایش می باشد." و توسط عقل ، منطق ، حواس و احساسات مشتریان مورد قضاوت قرار می گیرد. همچنین ایجاد یک حس راحتی و آسایش به عنوان نقش یک نشان تجاری برنامه ریزی شده است، چرا که نشان تجاری شخصیت ، سبک زندگی ، آرمانها و رفتار مشتریان را مشخص می کند . در واقع نشان تجاری تعیین کننده منشاء و مرجع تولید کننده محصول ( کالا/ خدمت) ، تخصیص دهنده مسئولیتها به تولید کننده محصول ، پدید آورنده تعهد و تقلیل دهنده هزینه های جستجو می باشد، به علاوه کیفیت محصول را به نمایش می گذارد. (جلال زاده و اختیاری، 1388) برند یا "نام، واژه، علامت، نشانه، طرح یا ترکیبی از این ها که با هدف شناسایی کالاها و خدمات فروشنده یا گروهی از فروشندگان و جهت متمایز نمودن آن ها از رقبا به کار می رود" ارائه کننده تهعد به ثبات و کیفیت می باشد. تجربیات نشان داده است که یک برند قوی، ابزاری مهم در پیاده سازی اهداف بازاریابی برای بهیود وفاداری برند، ممتاز قیمت مبتنی بر برند و حاشیه سود، افزایش روانه سازی محصولات جدید به بازار، سهامداران بیشتر و افزایش سود صاحبان سهام و تمایز آشکار، ارزشمند و پایدار و نیز ساده سازی تصمیم گیری های مشتریان، کاهش ریسک مشتریان و تعیین مجدد انتظارات آن ها به شمار می آید P. Raj Devasagayam and Cheryl L. Buff , 2010 ))

چارچوب شناسایی ارزش نشان تجاری

دیوید آکر در کتاب خود به نام (ایجاد برندهای قوی) بر چگونگی فرایند ایجاد برند با تمرکز بر مفهوم شناسایی (هویت) برند تاکید دارد. به عبارت دیگر ، او معتقد است که شناسایی برند پایه و اساس ایجاد یک برند قوی می باشد. آکر اظهار نموده است که شناسایی برند یک مجموعه منحصر به فرد ار تداعی های برند است که استراتژیست برند میل به ایجاد، حفظ و نگهداری آن ها دارد. .(کاظمی راد ،1388).

او چهار دیدگاه را برای شناسایی برند معرفی کرده است که عبارتند از:

1. برند به عنوان محصول: این دیدگاه در برگیرنده ابعادی است از قبیل ویژگی های محصول ، کیفیت و قلمرو محصول و محصولات مربوط به یک برند معین . ابعاد دیگر آن نیز شامل استفاده از موقعیت مناسب که در زمان مناسب رخ می دهدکه شرکت برای تسلط بر موقعیت کاربردی خاصی تلاش می کند. کاربران که بر موضع یابی یک برند با نوع خاصی از کاربران دلالت دارد و رابطه برند با کشور مبدا آن ، که باعث ایجاد اعتبار برای برند می شود.

2. برند به عنوان سازمان: این دیدگاه بیشتر بر ویژگی های سازمان تمرکز دارد و نوآوری و توجه سازمان به مشتریان را شامل می شود. همچنین این دیدگاه در مقابل بعد جهانی دارای بعد محلی نیز می باشد و این موضوع که سازمان ، هویت جهانی داشته باشد و یا برای پیوستن به بازارهای محلی تلاش کند، به انتخاب سازمان بستگی دارد. استراتژی محلی از طریق ایجاد رابطه با مشتریان ، می تواند به درک بهتر نیازهای آنها بیانجامددر حالی که یک استراتژی جهانی به طول عمر و پایداری برند اشاره دارد و متضمن آینده آن برند می شود.

3. برند به عنوان شخص: این دیدگاه شامل بعد شخصیتی برند است. شخصیت برند به مجموعه ای از ویژگی های انسانی مرتبط با برند گفته می شود. این ویژگی های انسانی مرتبط با برند گفته می شود. این ویژگی ها می تواند شامل جنس ، سن، علاقه و توجه فرد و ... باشد.

4. برند به عنوان سمبل(نماد): آکر معتقد است که یک سمبل قوی می تواند پایه و اساس شناسایی و هویت برند باشد و باعث افزایش قدرت تشخیص و یا میزان یادآوری برند در بین مشتریان شود.به عقیده وی ، شیوه های بصری و عینی مانند تصویر سازی با نمایش یک برند معنادار می تواند از موثرترین راه های ایجاد سمبل برای برند باشد .(همان منبع،97-100).

ادراک و برداشت برند عمومی

مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


ادراکات عمومی از برند به ادراک کلی درباره برند برمی گردد که بر اساس یک تصویر و دیدگاه کلی از برند ایجاد شده است.

بر اساس این تعریف دو جنبه آگاهی برندی و تصویر برند ادراک عمومی از برند را منعکس می کنند. آگاهی برند وتصویر برند، یک نقش مهمی را در تصمیم گیری مصرف کننده بازی می کنند زیرا آگاهی برندی بر روی شکل گیری و نیرومندی نمایندگی های برند در یک منطقه تأثیرمی گذارد. همچنین افزایش سطح آگاهی برندی و تصویر برند می تواند ارتباطات بازاریابی رابه طور اثربخشی افزایش دهد زیرا مصرف کننده ایی که به طور مناسب و مطلوبی به یک برند متمایل شده است و دارای زمینه مطلوبی نسبت به آن است ممکن است به تبلیغات به طور مثبتی پاسخ دهد و بنابراین کمتر نیاز به تبلیغات گسترده و آشکار جهت رسیدن به اهداف وجود دارد.آگاهی برندی به وسیله شناخت برند و به یادآوردن برند درک می شود. شناخت برند مرتبط است به توانایی مصرف کننده برای تبعیض برند به طور صحیح و درست در بین برندهای رقبا و به یاد آوردن برند به توانایی مصرف کننده برای بازیابی یا زایش برند

به طور صحیح از حافظ هاش اشاره دارد تصور برند مرتبط با پرستیژ و شهرت یک برند است. سطوح بالایی از آگاهی و تصور برند منجر به ادراک مثبت برند می شود . شرکت ها اغلب برند خود را برای معرفی محصولات جدید توسعه می دهند اما این کار می تواند باعث به خطر انداختن تصور برند شود و کاری بسیار پر ریسک است. ( دعایی و حسن زاده ،1389).چنانکه تحقیقات نیز نشان داده است که توسعه برند بر تصور برند تأثیر می گذارد همچنین در توسعه برند مثبت گرایی برند بر روی ارزیابی مشتریدر خصوص برند و در نتیجه توسعه آن تأثیر می گذارد و باعث موفقیت توسعه برند می شود (مثبت گرایی برند یعنی برند به عنوان برندی که در جستجوی تأمین رضایت و منفعت مشتری است شناخته شود ) علاوه بر این ، شرایط رقابتی در بازار و استراتژی های رقبا در خصوص برندهای خود بر روی مثبت گرایی برند و در نتیجه موفقیت توسعه برند تأثیر می گذارد تحقیقی توسط الاواررت ا و همکارانش ( 2009 ) در خصوص استفاده از نا مهای جدید و نام های مشتق شد ه از برند کنونی محصولات شرکت انجام شد. آنها به ای ن نتیجه رسیدند که استفاده از نام های مشتق شده در صورتی که برند کنونی موفق باشد و مشتریان از آن ادراک خوب و مثبت داشته باشند سریع تر و راحت تر از سوی مشتریان پذیرفته می شود و موفق تر هستند همچنین استفاده از این نام های مشتق شده از برند به جای استفاده از برند کنونی در صورتی که محصول جدید با مشکلی روبه رو شود به برند اصلی لطمه جدی وارد نمیکنند.( همان منبع،30).

ابعاد ارزش ویژه ی برند در مدل آکر

1. وفاداری به برند 

جوالجی و مبرگ دیدگاههای رفتاری، نگرشی و انتخابی تعریف کرده اند. در این مورد دیدگاههای رفتاری مبتنی است بر میزان خرید یک برند خاص و دیدگاه نگرشی سلایق و ترجیحات مشتری در مورد برندها را به هم پیوند میزند. تعاریف مرتبط با دیدگاه انتخابی بر دلایل خرید یا عواملی که ممکن است انتخابها را تحت تأثیر قرار دهد متمرکز است.آکر وفاداری به برند را به عنوان موقعیتی تعریف میکند که نشان میدهد چقدر احتمال دارد یک مشتری به برند دیگری روی آورد، به خصوص هنگامی که آن برند تغییری در قیمت یا سایر جنبه های کالا ایجاد میکند. کلر(2003 :37 ) به قولی دیگر؛ وفاداری به برند را تحت اصطلاح طنین برند تجاری مورد بررسی قرار میدهد که به ماهیت روابط مبتنی بر مشتری و حدی که مشتریان احساس همسازی و جور بودن با برند میکنند، باز میگردد. به کمک طنین برند درست و دقیق مشتریان بسیار وفادارند، فعالانه در تعامل با برند هستند و در تجارب خود با دیگران سهیم میشوند. این تعاریف از وفاداری به برند رابطه ی مستقیمی را بین وفاداری به برند و ارزش ویژه ی برند خاطر نشان می سازد.(آکر، 1991).

2. کیفیت ادراک شده 

کیفیت ادارک شده به عنوان «ادراک مشتری از کیفیت یا برتری کلی یک محصول/خدمت با توجه به هدفی که آن محصول/خدمت داشته و نسبت به سایر محصولات/خدمات موجود در بازار »، تعریف شده است. این مسأله یک الزام رقابتی است و بسیاری از شرکتها امروزه، کیفیت مشتری مدار را به ابزار استراتژیک نیرومندی مبدل ساخته اند. آنها رضایت و ارزش مشتری را از طریق برآوردن مداوم و سودمند نیازها و ترجیحات مشتریان در مورد کیفیت ارضا کرده اند. کاتلر ارتباط درونی بین کیفیت محصول/خدمت، رضایت مشتری، و سودآوری شرکت را مورد توجه قرار داده است.

3. آگاهی از برند 

برندها در میزان قدرت و ارزشی که در بازار دارند، متفاوت اند. در یک طرف برندهایی هستند که توسط اکثر مصرف کنندگان شناخته شده نیستند، در طرف دیگر برندهایی وجود دارند که خریداران آگاهی نسبتاً بالایی به آنها دارند. آکر آگاهی از برند را به عنوان « توانایی خریدار بالقوّه برای تشخیص و به خاطرآوردن این که یک برند عضوی از یک طبقه کالایی خاص است » تعریف کرده است. ارزش ویژه ی برند مبتنی بر مشتری هنگامی رخ میدهد که مشتری آگاهی و آشنایی زیادی نسبت به برند داشته باشد و برخی از نشانه ها و تداعیهای منحصر به فرد، قوی و مطلوب برند را به خاطر آورد.

4. تداعی، همخوانی برند 

تداعی برند هر چیز مرتبط با برند در حافظه است. همخوانی و تداعی برند ممکن است به صورت همه ی فرمها و ویژگیهای مرتبط به یک کالا و یا جنبه های مستقل از خود کالا مشاهده شود. تداعیها و همخوانیها معرّف مبنایی برای تصمیمات خرید برای وفاداری به برند هستند و همچنین آفریننده ی ارزش برای شرکت و مشتریانش می باشد. 

تداعی برند را به عنوان عنصر کلیدی در تشکیل و مدیریت ارزش ویژ ه ی برند مطرح کرده اند. از این رو، ارزش ویژه ی برند قوی مبیّن این مطلب است که مشتریان همخوانی و رابطه ی مثبت زیادی با برند احساس میکنند.( سید جوادین و شمس ، 1386)


شکل شماره یک- مدل ارزش ویژه مارک












روابط بین شخصیت مصرف کننده و شخصیت برند

مصرف کنندگان اغلب با اعطاء ویژگی های شخصیتی به برندها برای آنها جنبه های انسانی قائل می شوند، و بازاریابان اغلب این ادراکات را با جایگاه یابی برند ایجاد یا تقویت می کنند. ویژگی های شخصیتی برند معنای نمادین یا ارزش احساسی فراهم می کند که می تواند به ترجیحات برند مصرف کنندگان کمک کند و می تواند پایدارتر از ویژگی های عملکردی باشد . جایگاه یابی موفق شخصیت یک برند در یک رده محصول نیازمند مدل های اندازه گیری است که قادر به تفکیک کردن ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد یک برند از آن ویژگی هایی که وجه مشترک همه نام های تجاری در آن رده محصول است باشد. مصرف کنندگان یک برند را درک می کنند با ابعادی که نوعا از شخصیت افراد می گیرند ، و آن را به حوزه برند ها تعمیم می دهد . ابعاد شخصیت برند با تعمیم ابعاد شخصیت انسانی به حوزه برندها تعریف شده است.

ویژگی های شخصیتی در برند

ویژگی های شخصیتی انسانی توسط عوامل چند بعدی مانند رفتار فردی، ظاهر، نگرش و اعتقادات ، وخصوصیات دموگرافیک مشخص می شود. بر اساس نظریه صفت ، مشاهده می شود که پنج بعد شخصیتی پایدار وجود دارد، همچنین این ابعاد شخصیت انسان را " پنج بزرگ" نامیدند.(batra et al .1993) " پنج بزرگ" ابعاد شخصیت انسانی برون گرایی/درون گرایی، سازگاری، آگاهی (هوشیاری)، ثبات عاطفی( استواری هیجانی)، و فرهنگ هستند . بر اساس این ابعاد شخصیت انسان ، آکر ابعاد جدید: " پنج بزرگ" مربوط به نام های تجاری را شناسایی کرد. اینها صداقت ، هیجان، شایستگی، پیچیدگی( دلفریبی)، و ناهمواری( پستی و بلندی) هستند. این الگو نشان می دهد که این ابعاد شخصیتی برند ممکن است به روش های مختلف بر اولویت مصرف کننده به دلایل مختلف عمل کنند یا تاثیر بگذارند. صداقت ، هیجان وشایستگی بخشی ذاتی از شخصیت انسانی را نشان می دهند در حالی که پیچیدگی و ناهمواری ابعادی از تمایلات فردی هستند. از این رو ، گزاره زیر در نظر گرفته شده است به عنوان نام های تجاری آشنای مشتریان که شباهت دارد به شخصیت خودشان و نشان داد نزدیکی واژه های روانشناختی و ویژگی های عاطفی(هیجانی).

برندها بر تصمیمات مصرف کننده برای خرید در هر یک از روش های فوق، یا از طریق ترکیبی از آنها تاثیر می گذارند. تداعی معانی برند –شخص همچنین می تواند ماهیت شخصی بیشتری داشته باشد. برندها می توانند با مردمی که استفاده می کنند یا استفاده کرده اند از آن برند خاص تداعی شوند، به عنوان مثال دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده. همچنین ، برندهای دریافت شده به عنوان هدیه نیز می تواند تداعی معانی شوند با شخص به واسطه آن کسی که از او هدیه را دریافت کرده است. این تداعی معانی های شخصی برای جان بخشیدن برند به عنوان یک وجود دارای حیاط ( موجودزنده) در اذهان مصرف کنندگان به کار می رود. محصولاتی مانند کارت های اعتباری طلایی، ساعت ها یا آیتم های پرستیژی کمک می کنند به مردم برای ابراز خودشان به دیگران با نشان دادن اینکه آنها متفاوت هستند و به چیزهایی دست یافته اند. آنها به عنوان الحاقی های شخصیت عمل می کنند، بنابراین آن واقعا "خیالی" است ، و کلید مدیریت و توسعه برند درک روشن از منافعی است که مشتری در جستجوی آن است. بارها و بارها، تحقیقات نشان داده اند که نیروی محرکه واقعی پشت رهبری بازار ارزش درک شده است ، نه قیمت یا ویژگی های ذاتی محصول. تا زمانی که یک برند به مشتری یک ارزش درک شده برتر را ارائه می کند ، عملکرد خوب بازار را به دنبال خواهد داشت، که باعث ثبات ( سازگاری) یک ویژگی بسیار مهم برند می شود . از این رو این ممکن است که ترویج روابط مصرف کنندگان با برندهایی که در شیوه زندگی ، جنسیت ، سن ، سوابق تحصیلی، ارزشهای اجتماعی و فرهنگ درگیر است، بیان شود. 

اثر شخصیت برند بر سه پیامد ارتباطی عمده (اعتماد، وفاداری و تعهد به برند)

چگونه می توان وفاداری مشتری را افزایش داد؟ این پرسش در حال حاضر، چالشی اساسی برای اساتید بوده و موجب به وجود آمدن موضوع پژوهش نامحدودی برای محققان می گردد. آن نیز باعث مطرح شدن پیچیدگی دوگانه ی مفهوم سازی و عملیاتی نمودن مفهوم وفاداری شده است. رویکردهای گوناگونی وجود دارند از جمله: رفتاری، نگرشی و آمیخته. رویکرد رفتاری به خودی خود اجازه ی ایجاد تمایز صحیح بین وفاداری و سایر انواع رویکردهای تکراری را نمی دهد. برای اینکه بتوان مشتری ای را واقعاً وفادار به برند خاصی تلقی نمود،او نه تنها بایستی آن برند را به طور مکرر خریداری نموده باشد بلکه می بایستی نسبت به آن، نگرش های مثبتی داشته باشد. یکی از راه های انگیختن حس وفاداری مشتری به شرکت، ایجاد عملیات بازاریابی رابطه مدار با اوست که مورگان و هانت آن را به عنوان مجموعه ای از فعالیت های صورت گرفته با هدف ایجاد، توسعه و حفظ تعاملات موفقیت آمیز تعریف می کنند. پس از این کار، شرکت در طول زمان تلاش به حفظ روابطی با مشتریان خود می کند. شرکت برای انجام این کار می تواند بر برند خود تکیه کند که به صورت پشتیبان این رابطه در آید. برندها، موضوع اصلی پژوهش های بسیاری از جمله مفاهیم هویت برند، ارزش ویژه برند ، تصویر برند و در نهایت شخصیت برند واقع شده اند. 

هویت برند در بر دارنده ی تمام عناصر شکل دهنده ی موجودیت برند می باشد. این مفهوم از طریق 6 سطح هرم هویت برند- شامل بعد فیزیکی، شخصیت، فرهنگ، ارتباطات، انعکاس مصرف کننده و ذهن گرایی مصرف کننده – به شرکت ها امکان تعیین معنا و مفهوم، پروژه و طراحی برندهایشان را می دهد. در مقابل، تصویر برند، مفهومی دریافتنی و ادراکی است. آن نتیجه ی تعبیر مصرف کنندگان از تمام علائم منعکس شده توسط برند (نام برند، علائم دیداری، ارتباطات و غیره) و/یا منابع خارجی است. در نتیجه، هویت برند قبل از تصویر برند قرار دارد. آن تأثیری اضافی بر واکنش مصرف کننده به برند دارد که ورای محصول و صفات آن امتداد دارد. توافق مقالات بر این است که ارزش ویژه برند تحت تأثیر تصویر برند می باشد که مجموعه ای از معانی ای است که در ذهن مصرف کننده درباره برند قرار دارد. این معانی می توانند هم کارکردی و هم انتزاعی باشند. معانی انتزاعی ورودی های شخصیتی هستند که مشتری به برند می دهد که یکی از اجزای تصویر برند می باشد.شخصیت برند که به عنوان تمام صفات و ویژگی های شخصیتی افراد که با برند تداعی گشته تعریف می شود، مفهومی در حوزه ی بازاریابی رابطه مند است. آن کمک به درک بهتر توسعه و حفظ روابط بین برندها و مشتریان می کند. به علاوه توضیح دهنده ی چگونگی تأثیرگذاری این روابط بر رفتار مصرف کنندگان می باشد. مطالعات گذشته در مورد شخصیت برند را می توان به سه حوزه ی پژوهشی جداگانه تفکیک نمود: مفهوم سازی و توسعه ی معیار سنجش و اندازه گیری ساختار، درک تأثیر تجانس و تناسب بین شخصیت های برند و مشتری بر انتخاب محصول، تأثیر شخصیت برند بر رفتار مصرف کننده. هدف این پژوهش، ارائه مدلی است که شامل اثرات مستقیم و غیر مستقیم شخصیت دریافتی از برند بر سه پیامد رابطه ای عمده ی این ساختار، اطمینان، وفاداری و تهعد به برند باشد. بنابراین، این مطالعه، به روشنی در موازات سه حوزه ی پژوهشی فوق قرار دارد. علاوه بر پیوندهای بین شخصیت برند و اطمینان، وفاداری و تعهد، پیوندهای وابستگی متقابل بین این پیامدهای رابطه ای نیز مورد بررسی قرار خواهند گرفت. اگرچه پژوهش های قبلی بر بررسی پیوندهای خاص نظیر به طور مثال وفاداری- شخصیت برند، اطمینان- تعهد تمرکز داشته اند اما این مطالعه تمام این پیوندها را به طور همزمان بررسی نموده و از این رو، مدلی یکپارچه از پیامدهای رابطه ای شخصیت برند را مطرح می کند.( Didier Louis, Cindy Lombart, 2010)

چالش های برند سازی شرکت های تولیدی آسیا 

1. معضل برند سازی 

افزایش در بهره وری بیش از هر چیزی شد که قبلاً در خلال تمدن بشری به آن دست یافته شده بود.نسخه ی صنعتی شدن قبل از ورود به آسیا در سرتاسر کشور های اروپا و آمریکای شمالی ،منسوخ گشت.تنها در چند دهه،صنعتی سازی باعث شد ژاپن از یک کشور فئودال به ملتی صنعتی مدرنی تبدیل شد که قابلیت غلبه در جنگ علیه قدرت اصل اروپا یعنی روسیه را داشت.بعد از این واقعه،صنعتی شدن در خلال دهه ی 80 و طی الگویی که گاهاً از آن به عنوان "غاز های پرنده" نام برده می شوددر سرتاسر آسیا گسترده شد.این فرایند در آغاز باعث تحول اقتصاد های پلنگی هنگ کنگ ،سنگاپور ،کره ی جنوبی و تایوان گشت.سپس در سایر کشور های آسیا از جمله چین،هند،مالزی،تایلند و ویتنام وسعت یافت.اما قوانین این بازی در خلال 25 سال اخیر تغییرات چشمگیری پیدا کرد.

در جهان پسا صنعتی،تولید، دیگر موتور مشابه خلق ارزش عصر صنعتی نبود.حالا از آن جایی که کالا هایی با کیفیت بالا در هر جایی تولید می شوند،تولید به شدت به بازار های جدیدی انتقال داده می شد که هزینه ی نیروی کارشان پایین بود.در اثر این تغییرات،تولید به ظرفیت کالا هایی تبدیل شد که افزایش رقابت و کاهش حاشیه ها از ویژگی های بارز آن بود.آن دسته از شرکت هایی که بیشترین ارزش را در این نوع از اقتصاد داشتند،شرکت هایی بودند که قابلیت های مربوط به طراحی،بازاریابی،توزیع و خدمات را تحت کنترل خود داشتند.تولید واقعی کالا ها شدیداً به متخصصان تولید برون سپاری شد.در این دنیای جدید برون سپاری،شرکت ها دیگر لزوماً بر اساس دارایی های تولیدی تحت مالکیت خود،رقابت نمی کردند.پرسش این جاست که آیا این مسئله پدیده ای منحصر به فرد برای شرکت های در حال حاضر متحمل همان فرایند انتقالی می شوند که در شرکت های قرن 20 آمریکا،اروپا،ژاپن و کره جریان داشت؟ اگرچه به لحاظ چالش هایی که این شرکت ها اکنون با آن مواجهند،شباهت های واضحی وجود دارد اما اعتقاد ما این است که به دلیل وجود عوامل بازاری و شرکتی،مطالعه ی فرایند انتقال فعلی به جاست.

1.1 چالش های سطح بازاری

استدلال ما این است که 3 عامل بازاری وجود دارند که چالش های خاصی را برای شرکت های تولیدی آسیایی که در حال حاضر به برند گذارها تبدیل می شوند به همراه دارند. اول این که شرکت های در حال توسعه ی آسیا،در میدان بازی پیچیده ای رقابت می کنند که با رقبایی مواجهند که به مدت چندین دهه مهارت های برند سازی ضعیفی دارا هستند.این مسئله باعث می شود که بازار در مقایسه با شرکت هایی که در خلال قرن بیستم،رهبران برند سازی بودند ،سرسخت تر باشد.با توجه به این موضوع ، برند گذاران جدید آسیا بایستی از فرایند طویل آزمون و خطا دوری گزینند.دوم این که،انتظارات مشتریان اکنون بیشتر است چون ما در جامعه ای جهانی زندگی می کنیم که مشتریان از بین طیف وسیعی از محصولات حاصل از گوشه و کنار جهان، حق انتخاب دارند؛و دیگر محدود به انتخاب کالا های تولید داخلی نیستند این به آن معناست که جلب کردن مشتریان به محصول جدید ی که وارد بازار می شود،زمان بیشتری به طول می انجامد چون اغلب جانشین های زیادی برای ان وجود دارد.سوم این که،تجربه ی مشتری در حال تبدیل شدن به جز اصلی نحوه ی رقابت نه تنها شرکت های خدماتی بلکه شرکت های تولید کالا ها می باشد. به این فکر کنید که تجربه ی مشتریان چه قدر برای شرکت هایی مانند Apple،BMW،IKEA،Louis Vuitton،Sony و Zara مهم و حیاتی است.

1.2 چالش های سطح شرکتی

با توجه به مطلب فوق،معتقدیم که 3 چالش سطح شرکتی وجود دارد که باعث سنگین شدن هزینه ی تغییر و تحولات برای برند سازان جدید آسیا می گردد.اول این که ،ریشه ی بسیاری از این شرکت ها تجاری است،این مسئله به ویژه در مورد شرکت های خانوادگی صادق است.تفکر تجاری بیشتر بر سود بالا و حاشیه ی کمتر تمرکز دارد.از این رو،بیشتر به اعتقادی قوی بر مزایای استراتژی "Push" یعنی( فروش و کانال ها) می انجامد تا به استراتژی Pull (یعنی برند سازی و جاگذاری). بیشتر برندسازی جدید آسیا بدون تمرکز بر تحقیق و توسعه یا ایجاد نوآوری ها مستقیماً از تجارت به تولید روی آوردند.این مسئله در تضاد کامل یا بیشتر شرکت های اروپا،آمریکا،کره و ژاپن است که تمرکز آن ها بیشتر بر تحقیق توسعه بوده و حول نوآوری های مهم در بخش هایی مانند تولید انرژی،مخابرات،برق مصرفی،هواپیمایی و تولیدات اتوماتیک بودند.نوآوری ها که تحت حمایت حقوق انحصاری بودند،اقتباس دیدگاهی بلند مدت را که بر عکس استراتژی Push، بر مبنای استراتژی pull بود. تسهیل می بخشیدند.

دوم این که با توجه به فاصله ی بیشتر قدرت در فرهنگ آسیایی،شاهد اتکای بیشتری بر مدیریت آمرانه در منطقه هستیم.

سوم این که برند سازان جدید آسیا ،تمایل زیادی بر سرمایه گذاری در تحقیقات بازار و نیز خدمات مشاوره ی برند و استراتژی دارند.این مسئله کسب مهارت های مورد نیاز برای موفق شدن در برند سازی را دشوارتر می سازد.ممکن است این موضوع ناشی از فاصله ی بیشتر قدرت باشد شاید به موجب آن مالکان و مدیران تمایل بیشتری به چالش های برند سازی شرکت های تولیدی آسیا داشته باشند.( Andreas Birnik & others, 2010)

علاقه به برند سازی 

با توجه به این زمینه ، غافلگیر کننده نیست که مدیران بسیاری از شرکت های آسیایی نگران شده باشند. اکثر مدیران آسیایی به برندسازی به چشم اکسیر به دام انداختن کالا ها نگاه می کنند.حرکت به سمت بالای زنجیره ی ارزش،جذاب به نظر می رسد چون باعث می شود شرکت های تولید گرا، توجه خود را معطوف به روابط مشتری نموده و الزامات قیمتی بوجود آورند.شرکت ها بیشتر از این که،صرفاً تولید کننده باشند،می توانند حاشیه های ناچیز خود را بهبود بخشند و به سهم بیشتری از ارزش کل تولید شده دست یابند. چند علت دیگر برای تبدیل شدن بازاریابی به نقطه ی عطف مدیریت وجود دارد.همان طور که اشاره شد ،حاشیه های ناچیز تولید تحت فشار مداوم کاهش هستند.فرصت های تمایز در تولید ناب بسیار محدود هستند که به رقابت مبتنی بر قدرت بین بازیکنان می انجامد که شرکت های چند ملیتی آن ها امکان انجام بازی حذفی علیه یکدیگر را دارند.این شامل بازیکنان داخلی و بازیکنان بین المللی ساکن در کشور هایی می شود که هزینه های نیروی کار آن ها حتی کمتر است.جریان های قابل توجه سرمایه گذاری های مستقیم خارجی (FDI) به کشور های آسیایی نیز به این معناست که بسیاری از کشور های چند ملیتی در کارخانه های تولیدی ناحیه ی فعال هستند.از این موضوع این گونه بر می آید که شرکت های چند ملیتی خارجی از فرایند تولید با هزینه ی پایین مشابه تولید کنندگان آسیایی نظیر Dell در چین ،سود می برند.این مسئله باعث خنثی شدن برخی از منافع صادراتی شرکت های تولیدی آسیا شده و فشار بیشتری بر حاشیه ها وارد می کند.به علاوه شرکت های تولیدی داخلی در بازار های جدیدی مانند چین و هند،به شدت پی به این موضوع برده اند که رقابت بر مبنای کالا های اولیه،دیگر کافی نیست مشتریان متعلق به بخش های بزرگ خریداران پیچیده دیگر با کالا های ابتدایی ارضا نشده و تقاضا باعث متمایز شدن کالا و خدمات شده است.

جاگذاری داخلی برند

برای تضمین تجربه ی مطلوب مشتری،جاگذاری داخلی برند،ضروری است.تغییر غالب ذهنی تولید ناب به مالکیت برند مستلزم تغییرات گسترده در سازمان دهی است.یک برند داخلی همراه با فعالیت های جاری روانه ی بازار می شود تا جاگذاری آن به عوامل تعیین کننده ی قوی موفقیت تبدیل شود.اعتقاد ما این است شرکت ها بایستی علاوه بر پیشنهادات خارجی پیشنهادات ارزش داخلی را نیز توسعه دهند. این پیام ممکن است بسته بر مخاطبان نیاز به تقسیم بندی داشته باشد.اما از دیدگاه یک کارمند متوجه پاسخ هایی به سوال اصلی "این کار چه فایده ای برای من دارد؟" می شویم.تغییرات به آسانی ایجاد نمی شوند و افراد معدودی هستند که از عوض شدن لذت می برند.به این خاطر است که برند سازی بایستی جدی تلقی شود.ما ایجاد کارگاه ها و انجام بخش هایی حول رفتار برند با کارمندان سطوح مختلف سازمان را مفید می پندارند.این کار باعث زنده شدن برند شده و ریشه در فعالیت های روزمره ی کارمندان سازمان دارد.ترتیب بررسی ها و مطالعات داخلی در مورد برند می تواند ابزار حمایتی سودمندی برای ارزیابی تغییرات در طول زمان باشد. (Andreas Birnik & others, 2010)

نتیجه گیری

در دنیای امروز و با گسترش اطلا ع رسانی هر حرکت و تصمیم گیری سازمان توسط برند آن سازمان مورد ارزیابی قرار می گیرد و موفقیت ها و شکستهای سازمان با برند آن سازمان نمایان می شود، امروزه برند یا همان نام تجاری سرمایه بسیاری از کسب و کارها محسوب می گردد و ارزش و اعتبار نام تجاری یک شرکت چندین برابر ارزش دارایی های مشهود و قابل رویت آن است. از سوی دیگر برند یک حرکت ذهنی و روحی است که باید در ذهن مصرف کنندگان، خریداران، سهامداران، کارکنان و کاربران قرار گیرد. برندها دارای ماهیت اجتماعی هستند و آن برندی موفق است که افراد اجتماع نسبت به آن حس تعلق و مالکیت داشته باشند و آن برند را از آن خود بدانند و برای آن برند از همه نظر تلاش نمایند، بسیار دیده شده است که افراد جامعه ناخود آگاه یا برای جلب توجه دیگران تبدیل به بازاریابان رایگان برندها می گردند و بدون داشتن منافع مادی اقدام به تبلیغ و مطرح نمودن یک یا چندین برند خاص می نمایند.

منابع

[1] جلال زاده ، سیدرضا . اختیاری ، مهناز ؛ « ارزش نشان تجاری در صنعت بانکداری». اولین کنفرانس بین المللی بازاریابی خدمات بانکی، تهران22 -21 آذر 1388 .

[2] نصیری پور ، اشکان . گوهری ، محمود رضا . نفیسی ، ابوالفضل ؛ « رابطه برند سازی و شاخص های عملکردی » . مجله مدیریت سلامت ، شماره 13، 1389.

[3] کاظمی راد، شیرین ؛ « بررسی تاثیر وفاداری مشتریان به برند بر ارزش ویژه برند ( جامعه مورد مطالعه : مشتریان کارت الکترونیکی بانک های خصوصی استان گیلان) » . پایان نامه کارشناسی ارشد ، تابستان 1388.

[4] دعایی ، حبیب الله . فرزانه حسن زاده ، ژاله ؛ « مقایسه تطبیقی نگرش مشتریان به برندهای جهانی پوشاک ( مورد مطالعه مقایسه برندهای محلی ایران ، کره و ژاپن)». بررسی های بازرگانی ، شماره 42، مرداد و شهریور 1389).

[5] سید جوادین ، سید رضا . شمس ، راحیل ؛ « عوامل تعیین کننده ی ارزش ویژه ی برند کفش ورزشی در میان گروه سنی جوانان ». پژوهشنامه ی علوم انسانی و اجتماعی مدیریت، سال هفتم شماره بیست و پنجم، 1386.

[6] Ahmet Usakli. “Brand personality of tourist destinations: An application of self-congruity theory”, Tourism Management, 2010, Vol. 32,pp.127 – 114. 

[7] P. Raj Devasagayam and Cheryl L. Buff . Timothy W. Aurand . Kimberly M. Judson ; “Building brand community membership within organizations: a viable internal branding alternative? ” , Journal of Product & Brand Management , 19/3 (2010) 210–217

[8] Didier Louis . Cindy Lombart . “Impact of brand personality on three major relational consequences (trust, attachment, and commitment to the brand) ” , Journal of Product & Brand Management , 19/2 (2010) 114–130

[9] Andreas Birnik . Anna-Karin Birnik . Jagdish Sheth . “The branding challenges of Asian manufacturing firms” , Business Horizons (2010) 53, 523—532





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

برند تجاری چیست؟ مدرس برند استاد برند

برند تجاری چیست؟


برند تجاری چیست؟   مدرس برند   استاد برند 

مدرس برند

برند مجمو عه ای از تصاویر وعقایدی است که ویژگی های یک تولید کننده اقتصادی را نشان می دهند.به عبارت دیگر، برند به ویژگیهای کلامی و تشریحی و نمادهای منسجمی مانند لوگو و طرح و اسم اشاره داردکه اساس یک شرکت,کالا یا خدمات را به تصویر میکشد برند تصویری نمادین از تمام اطلاعاتی است که مربوط به شرکت, کالا یا خدمات می باشد برند معمولا شامل لوگو,نوشته های رنگی, نمادها و علائمی است که میتواند ارزشها عقاید و حتی ویژگیهای کالا یا خدمات را گسترش دهد.

علائم تجاری، علامت و نام تجاری:

الف: علامت یعنی هر نشان قابل رویتی که بتواند کالاها یا خدمات اشخاص حقیقی یا حقوقی را از هم متمایز کند

ب: نام تجاری یعنی اسم یا عنوانی که معرف و مشخص کننده شخص حقیقی یا حقوقی باشد

حق استفاده انحصاری از یک علامت به کسی اختصاص دارد که آن علامت را طبق مقررات این قانون به ثبت رسانده باشد

مالک علامت ثبت شده میتواند علیه هر شخصی که بدون موافقت وی از علامت استفاده کند و یا شخصی که مرتکب عملی گرددکه عادتا منتهی به تجاوز به حقوق ناشی از ثبت علامت گردد در دادگاه اقامه دعوی نماید این حقوق شامل موارد استفاده از علامتی میشود که شبیه علامت ثبت شده است و استفاده از آن برای کالایا خدمات مشابه موجب گمراهی عموم میشود

خدمات ثبت جهانی علائم تجاری برند / ترید مارک

سرفصل ها:

معرفی علامت تجاری

مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

مدیریت علامت تجاری

ویژگی های یک علامت تجاری خوب

مزایای ثبت جهانی علامت تجاری

علائمی که قابلیت ثبت شدن دارند

دامنه محافظت از علامت تجاری

ارزش سازی علامت تجاری در فضای تجارت ایران

موافقتنامه و پروتکل مادرید

معرفی علامت تجاری:

علامت تجاری یکی از مهم ترین عناصر بازاریابی و موفقیت یک سازمان می باشد و تصویری است که سازمان یا شرکت شما را با همه ابعادش معرفی می کند و تصویری از آنچه را که هستید یا می خواهید باشید را در ذهن بیننده، مشتریان، مصرف کنندگان و … ایجاد می کند. در واقع علامت تجاری نشانه ای است که شرکت یا سازمان شما را از رقبا متمایز می کند و همچنین معرف کالاها و خدمات ایجاد شده توسط شرکت شما می باشد

در درجه نخست ، علامت تجاری یک تعهد است و می گوید که شما آن نام را می شناسید و به تعهد آن اعتماد دارید. اعتماد گام حیاتی اول است که هدف علامت تجاری شتاب دادن به این گام با وسیله نفوذ قراردادن تعهد ضمنی علامت تجاری است

اغلب علائم تجاری یک نشانه ویژه دارند که به عنوان یک میانبر برای به یادآوری تعهد علامت تجاری عمل می کند. این نشانه از رنگ، شکل، حروف و تصاویر برای خلق یک تصویر متمایز استفاده می کند که هم برای جلب چشم ما و هم برای هدایت نظر ما در مسیری که می خواهد طراحی شده است. علامت تجاری ممکن است با آهنگ، شعار و عبارات گیرا همراه باشد

تمامی قسمت های تصـویر علامت تجاری به عنوان یک محرک روانی یا محرکی که موجب پیوستگی تمامی نظرات دیگر در مورد علامت تجاری است، عمل می کند

اگر در جزئـیات دقیق شوید می بینید که هر چیزی یک علامت تجاری است، چرا که درک مان از دنیا را به وسیله خلق ارتباط درباره چیزهای مختلف می سازیم. برای مثال یک درخت، تعهدی ضمنی از زیبایی و سایه را دارد. حتی کلمات نیز علامت تجاری هستند

به عنوان مثال زمانی که می گوییم “سرعت”، در ذهنتان تصویری از یک ماشین سریع و… تداعی می شود. افراد هم علامت تجاری هستند.

وقتی که مردم شـما را می بینند یا نام شما را می شنوند ، تصـویری از شما را دارند به خاطـر می آورند (چیزی که شمـا می توانید فعالانه مدیریت کنید یا اجازه دهید که اتفاق بیفتد)

در یک شرکت جایی که افراد قابل رویت برای مشتریان هستند، مثل یک شرکت خدمات تجاری، افراد آن شرکت قسمت بزرگی از علامت تجاری آن شرکت هستند

مدیریت علامت تجاری:

مدیـریت علامت تجاری کاربرد تکنیک های بازاریابی برای یک محصول ویژه ، خطوط تولید یا علامت تجاری می باشد و افزایش ارزش قابل درک محـصولات برای مشـتریان را می طلبد. بازاریابان یک علامت تجاری را به عنوان یک تعهد ضمنی می بینند که باید سطحی از کیـفیت را که مردم از یک عـلامت تـجاری انتظار دارند که در خریدهای حـال و آیـنده آنان در مقابل محصولات مشابه تامین نماید. ارزش یک علامت تجاری با میزان سودی که برای تولیدکننده ایجاد می کند، سنجیده می شود

مدیریت علامت تجاری با فهم معنی دقیق علامت تجاری آغاز می شود و شروع آن با رهبران شرکت ها، کسانی که علامت تجاری را تعریف و مدیریت آن را کنترل می کنند، می باشد. مـدیریت علامت تجاری در معنای کامل ، شروع و به پایان رسانیدن مدیریت کل شرکت از طریق علامت تجاری می باشد

ایجاد یک تعهد به معنای تعریف یک عـلامت تـجاری می باشد. تعهد یک عـلامت تـجاری خوب، یادآوردنی و مطلوب است و اگرکسی آن را به یاد نیاورد، نمی تواند موثر باشد و اگر کسی آن را نخواهد، نمی تواند خوب باشدتعهد یک علامت تجاری خوب احساسات را فرا می خواند، چراکه احساسات محرک اعمال می باشد. مثلا “ولوو” احساسی از ایمنی را به ما می دهد. یک تعهد باید منـحصر به فرد باشد. یک تـعهد باید کاملا مـشخص باشد و بطور کاملا شفاف متمایز از تعهدات شرکت های دیگر باشد

یک تعهد صحیح چیزی نیست که در یک بعدازظهر جمعه آن را ساخته باشید. یک تعهد خوب از مطالعه عمیق و فهم دقیق از بازار هدف و مشتـریان شما به دست می آید و همین طور از طریق فهم عمیق تـوانایی ها و انـگیزه های کارکنان شرکت شما به دست می آید ایجاد تعهدی که نتوانید آن را در طول سالیان بدون تناقض حفظش کنید یک خودکشی آشکار می باشد

وقتی که شما تعهدی را خلق کردید ، قدم بعدی این است که آن را به ذهن مشتـریان ، کـارکنان و تمام کـسانی که از شما چیزی دریافت می کنند، تزریق کنید و این جایی است که بازاریان وارد عمل می شوند. اگرچه این تنها وظیفه آنها نیست ، بخش بزرگی از بـازاریابی که شامل تبـلیغات و .. می شود مربوط به تـثبیت موقعیت شـرکت و محـصولات آن در ذهن مشتـریان و در مقابل رقبا می باشد

ایجاد و ساختن یک تعهد خوب یک چیز است و حفظ آن چیز دیگر . حفظ تعهد به معنای مدیریت قابلیت های آن می باشد و آن به معنای فـرآیندهای پـایـداری است که تـوانایی تـحویل را دارند و این چیزی است که مورد نـیاز می باشد و همین طور به مـعنای تکنولوژی و سیستم هایی می باشد که قابل اطمینان و قابل استفاده می باشند. یک تعهد خوب به معنای افرادی با انگیزه است که توانایی تحویل کالاها را دارند

ویژگی های یک علامت تجاری خوب:

۱- به صورت قانونی قابل حمایت باشد

۲-به آسانی تلفظ شود

۳-به آسانی به خاطر سپرده شود

۴-به آسانی قابل تشخیص باشد

۵-توجه را جلب کند

۶-مزیت ها و استفاده های محصول را بیان کند

۷-شرکت یا محصول را به خوبی معرفی کند

۸-موقعیت مرتبط با محصول قابل رقابت را مشخص کند

مزایای ثبت جهانی علامت تجاری

راه هرگونه سوء استفاده از آن را می بندید

ارزش نام و شرکت خود را گاه تا چندین برابر بالا می برید

پس از ثبت، با قرار دادن علامت مخصوص ® بالای نام تجاری خود، اعتبار بین المللی به دست می آورید

در بـازاریابی بیـن المـللی و یا مـذاکرات تجاری، طرف های قرارداد ، به شما به عنوان شرکتی با برنامه های بلند مدت و قدمت طولانی نگاه می کنند

از ربوده شدن و یا سوءاستفاده از طرح و ایده خود جلوگیری می کنید

عـلامت تـجاری از طریق حـصول اطمینان از حقـوق انـحصاری برای شناختن کالاها و خدمات و یا اجازه دادن به دیگران مبنی براستفاده از آن در صورت پرداخت مبلغ،صاحب علامت را محافظت می کند.مدت زمان این حفاظت متفاوت است ولی علامت تجاری قابلیت تمدیدشدن نامحدود توسط پرداخت مبلغ مربوطه را دارد. محافظت علامت تجاری توسط مراجع قانونی که در اکثر نظام ها اجازه متوقف کردن در این زمینه را دارند، تایید می شود.

از دیدگاه وسیع تر ، عـلائم تـجاری با رسمیت بخشیدن و دادن سود اقتصادی به صاحبان آنها ، در سـطح جهانی سرمایه گذاری می کنند و این ابتکار را ترویج می دهند.حفاظت علائم تجاری همچنین مانع تلاش های رقبای غیرمنصف مثل متقلبان برای استفاده از عـلائم مشـخص به منظور فـروش محـصولات و ارائـه خـدمات نـامرغوب یا مـتفاوت می شوند. این نـظام، آگـاهی و امـکان سـرمایه گذاری جهت تولید و فـروش کالاها و خدمات را در منصفانه ترین شرایط ممکن به مردم می دهد و از این راه تجارت بین المللی را تسهیل می کند

علائمی که قابلیت ثبت شدن دارند:

دامنه این مورد تقریبا نامحدود است . علائم تجاری می توانند یک یا تـرکیبی از چـند کلمه، حرف یا عدد باشند. می توانند شـامل نقاشی ها ، سمبل ها ، نقش های سه بعدی مثل شکل و بسته بندی کالاها، علائم شنیداری مثل موسیقی یا اصوات و یا رنگ هایی جهت معرفی ویژگی ها باشند

دامنه محافظت از علامت تجاری:

تقریبا تمامی کشورهای جهان علائم تجاری را ثبت و محافظت می کنند. هریک از دفاتر ملی یا ناحیه ای علاوه بر تسهیل آزمایش و جستجو و مخالفت پنهانی اشخاص ثالث ، ثبت عـلائم را که شامل اطلاعات کامل درخواست برای ثبت و تمدید است، نگهداری می کنند. هرچند نتایج چنین ثبتی محدود به کشور مربوطه می باشد

به منظور جلوگیری از ثـبت جداگانه در هر دفتر کشوری یا منطقه ای ، سازمان جهانی WIPO نظام بین المللی ثبت علائم را اجرا می کند. این نظام توسط دو عهدنامه اداره می شود:

۱- موافقت نامه مادرید وابسته به ثبت بین المللی علائم تجاری

۲- پروتکل الحاقی مادرید

امروزه سازمان WIPO فقط از طریق نمـایندگی های رسمی خود در سرتاسر جهان اقدام به ثبت جهانی علائم تجاری می کند و وظیفه ارزش گذاری و حفاظت از علائم تجاری را بر عهده دارد

ارزش سازی علامت تجاری در فضای تجارت ایران:

اما برای اهمیت یافتن برند به عنوان یک دارایی برای بنگاه های ایرانی چه تدابیری باید اتخاذ کرد

تغییر روش های حسابداری در بنگاه های تولیدی و خدماتی

تغییر دیدگاه مدیران در بنگاه های ایرانی نسبت به سرمایه گذاری بر روی برند

تاسیس موسسات ارزش گذاری و رتبه بندی برند تجاری

تعیین ارزش برند شرکت ها توسط شورایعالی واگذاری و سازمان خصوصی سازی در جریان قیمت گذاری شرکت های قابل واگذاری

تعیین و تدوین استاندارد ارزش گذاری برند شرکت ها از سوی سازمان حسابرسی و توصیه آن به موسسات ارزیاب سهام و دارایی ها

پیگیری اهمیت برند از سوی تشکل های حرفه حسابداری

ورود ارزش گذاری برند در ادبیات دولت در خصوص مصوبات و دستورالعمل های خصوصی سازی و واگذاری واحدهای دولتی

ارزش گذاری برند شرکت از سوی خود بنگاه و ورود ارزش تعیین شده به ترازنامه شرکت ها

ایجاد بازار برند به منظور خرید، فروش، مزایده، اجاره و ادغام برندها در یکدیگر

تاکید شرکت های تبلیغاتی بر روی برند شرکت ها با هدف فرهنگ سازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

اجلاس کشوری مشتری مداری اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری

اجلاس کشوری مشتری مداری     اجلاس نوین و مدیریت بازار     اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری  بهزاد حسین عباسی 

اجلاس کشوری مشتری مداری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدیریت برند و ۸ اشتباه بزرگ مدرس برند مدرس برندینگ

مدیریت برند و ۸ اشتباه بزرگ

مدیریت برند و ۸ اشتباه بزرگ   مدرس برند   مدرس برندینگ

مدرس برند سازی

مدیریت برند موفق آسانتر از آن چیزی که می نماید هست اما مدیران دچار ۸ اشتباه رایج می شوند و به سرعت ارزش برند و کسب وکار خود را نابود می کنند.


به گزارش خبرگزاری تسنیم، مشکلاتی که امروز مدیران بازاریابی رابه خود مشغول کرده عبارت است ازآنکه تلاش آنها برای خود ونگهداری برندفاقد برنامه ریزی های لازم بوده به دلیل عدم شناخت ویژگیهای نام تجاری وعدم شناخت روشهای صحیح مدیریت نام تجاری نمی تواند به صورتی اثر بخش محصول را با نام تجاری پیوند بزنند.در این راستا باید مدیریت نام تجاری به ترتیب تمامی چارچوبهایی را که درمدیریت یک سازمان به کار می بریم رعایت کرد.همانطور که مدیریت سازمان ابتدا با بیان ماموریت خود مشخص می کند که سازمان چه رسالتی را می خواهد به انجام برساند وسپس اهداف مجموعه رابراساس آن بیانیه ماموریت تعریف می کند وبا تدوین استراتژی سعی دردستیابی به اهداف سازمان دارد، در اینجا نیز برای نام تجاری یک بیانه یا گزاره ماموریت بیان کرده سپس اهداف رابر اساس آن تعریف می کنیم.در نهایت ازروی آن استراتژیهائی را تدوین کرده با استفاده ازبازخورد کنترل می کنیم که تاچه حد به اهداف خود دست یافته ایم. لذا در این مقاله  درابتدا ضمن بیان مفاهیم برند،دلایل اهمیت مدیریت برند، مدیریت برند دوم ،مزایا ومعایب مرتبط با آن، به فرایند مدیریت استراتژیک برند پرداخته وسپس  هشت اشتباهات مرتبط با مدیریت برند را بیان می نماییم.

مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

برند

برند نام یا نمادی است که با هدف فروش کالاها یا ارائه خدمات مورد استفاده قرار می گیرد.البته هدف از ایجاد برند چیزی فراتر از فروش کالا یا ارائه خدمات.برند علاوه براینکه سهم بازار رازیر تسلط خود نگه می دارد برای رشد کسب وکارهم را مطرح می کند وکارکنان ماهر مستعد را جذب وحفظ می کند وارزش خود را نزد سهامداران مجموعه نیز ارتقا می بخشد.


دلائل اهمیت برند

از دومنظر مصرف کننده وتولیدکننده می توان این موضوع رامدنظر قراداددر جدول زیر دور نمائی از نقش های متفاوتی که یک برند این دوگروه ایفا می کند آورده شده است. 


تولید کنندگان


مصرف کنندگان


وسیله ای برای شناسایی،تسهیل ویا رهگیری


شناسایی سرچشمه اصلی محصول


وسیله حفاظت قانونی از ویژگی های انحصاری


واگذاری مسئولیت به سازنده محصول


نشانه سطح کیفیت ومیزان رضایت مصرف کننده


کاهش ریسک وخطر با تولید


سرچشمه موفقیت های رقابتی


وسیله سمبلیک


عامل بازگردانی مالی


نشانه کیفیت


 

استراتژی برند

برنامه ای است برای توسعه سیستماتیک برند به منظور دستیبابی به اهداف از پیش تعیین شده استراتژی برند باید براساس چشم انداز برند شکل گرفته وبرخاسته از اصول متمایز سازی وجذب مستمر مشتریان باشد.این استراتژی بایستی عملکرد کلی شرکت را به منظور اطمینان از صحت رفتارهای برند وتجارب سالم از برند تحت هدایت وکترل داشته باشد.

وقتی بحث از برندینگ در یک شرکت مطرح می شود معمولا شرکت باید دست کم درصدد پاسخگویی به 5 حوزه اصلی توسعه برند،نامگذاری برند،هویت برند، معماری برند،شخصیت برند باشد


مدیریت برند

مدیریت برند چیزی عمیق تر از تنها تعمل بین سازمان برند ومصرف کنندگان است وشامل جوانب برندنظیر عنوان برند،لوگو،رنگها ورابطه نظیر وفاداری مشتری واولویتهای وی نیز می شود.

مدیریت برند یک شرکت درعملیات روزانه شرکت می گنجد.به علاوه اجرای مدیریت برند واستراتژی برند تلاشی یکباره نیست بلکه یک استراتژی بازاریابی منظم بوده وباید از توسعه بنگاه تبعیت نماید.

مدیریت برند استراتژیک شامل طراحی وپیاده سازی برنامه های بازاریابی وفعالیتهای برای ایجاد،اندازه گیری ومدیریت ارزش ویژه برند   می باشد.

مدیران برند باید درک کنندکه پاسخ مناسب آنها،منوط به نحوه اعمال قابلیتهای جدید وگزینه های ارائه شده بوده وکنش های آنان برنیروی هایی که به آن پاسخ می دهند تاثیر می گذارد.این عوامل اصلی به شرح ذیل عبارتند از:

1.جهانی سازی رقابت وگشایش بازارهای بیشتر،2.اتحادهای استراتژیک،3.همکاری بارقبا،4.طراحی محصولات برای کسب اقبال عمومی،رشد بازارهای آزاد،5.تاثیر تغییر تکنولوژی،5.خلاقیت محصول،6.همگرائی بازار محصول،7.رقابت مبتنی برزمان،8.گزینش بهترین مصرف کنندگان،9.اشغال فروشگاه گوشه ذهن،10.توسعه شهرت برای ابتکار،11.سیکل کوتاهتر تحقق سفارش،12.سفارش سازی انبوه


فرایند مدیریت استراتژیک برند


1.شناسایی وایجاداندازه گیری ارزش وموقعیت برندکه شامل مفاهیم کلیدی(نقشه های ذهنی،منابع وچارچوب رقابت،نقاط تعادل ونقاط تفاوت ووابستگی های ریشه ای برند)است.

2.طرح وپیاده سازی برنامه های بازاریابی برندکه شامل مفاهیم کلیدی (درهم آمیختن ومطابقت دادن عناصر برند،یکپارچه سازی فعالیت های بازاریابی برند،نسبت دهی وابستگی های دسته دوم است.

3.اندازه گیری وتحلیل کارایی برند که شامل مفاهیم کلیدی (زنجیره ارزش برند،ممیزی برند،اندازه گیری برند،سیستم مدیریت ارزشیابی برند) است.

4.رشد وپایداری ارزش برندکه شامل مفاهیم کلیدی (میراث وشناسایی برند،استراتژی های توسعه برند،تغییرات وتجدید حیات برند)است.


اصول اساسی برای ساختن برندهای پرسود وپردوام

1. تشخیص،2.جذب،3. تقویت وفاداری برند،4.حمایت ازوفاداری برند می باشد.


تاثیر برندبروفاداری  مشتریان


همانطورکه تاثیرات محیطی وتلاشهای بازاریابی به صورت بالقوه می تواند سبب تغییردر رفتار مشتری شودوفاداری مشتریان به علائم تجاری نیز نتیجه فعالیتهای بازاریابی مطلوب وراهبردی است.رضایتمندی،ارزش،مقامت برابرتغییر،احساس اعتماد وارزش ویژه علائم تجاری رااز جمله عوامل رابر وفاداری مشتری نشان می دهدکاربرد وفاداری  که هم شامل مولفه های رفتاری وهم نگرشی می شود.


مدیریت برند دوم،مزایای چند برندی بودن


در شرایطی که رقابت بسیار تنگاتنگی دربازار برای کالای خاصی وجودداشته باشدوابزار وپتانسیلی برای کسب بازار بیشتر برای شرکتها وبرندها وجودنداشته باشدبه منظور خارج شدن از اشباع بازار اصلاح وترمیم نقاط ضعف برند قبلی از ذهن مصرف کنندگان وهمچنین ایجاد شوک دربازار،بهترین راه محصولات با برند جدید ویا اصلاح برنددوم دربازار می باشد.از مزایای چندبرندی بودن می توان،توسعه بازار از طریق ایجاد برندهای مختلف دربازار،افزایش درسهم بازار،کاهش شدت ورود رقبا وریسک رقابت،افزایش انعطاف پذیری وتوانایی بیشتر درپذیرش  تغییرات بازار را نام برد.


معایب وکبود های استراتژی چند برندی

از معایب وکمبود های استراتژی چند برندی می توان تسلط محدودبربازار به دلیل تعدادبرندهاوکاهش قدرت تمرکز بریک برند از محصولات وخدمات،کاهش میزان صرفه جویی اقتصادی،افزایش هزینه های بازاریابی وتبلیغات،ایجاد مشکلات پیچیده مدیریتی با افزایش محدوده مدیریت را نام برد.


هشت اشتباه بزرگ درمدیریت برند


مدیریت برند موفق آسانترازآن چیزی که می نماید هست درذیل ،هشت اشتباه رایجی که به سرعت ارزش  برند وکسب وکاررا نابود می سازد ارائه می شود.


اشتباه اول:عدم تعهد مدیر


برندهای با عملکرد ضعیف فاقد حمایت مدیریت ارشد می باشد.آنها توصیف کننده عملیات خئمت خود می باشداما ارائه گر هیچ ارزش افزوده ای برای مشتری  نمی باشد.آنها دارای کم نفوذی برای کسب وکار تلقی می شوند که هیچ جائی بین یک سوم ودوسوم دارائی های کل بنگاه ندارند.این بدان معناست که کسب وکار هایی که فاقد حمایت مدیر ارشد از برند می باشند ناکام خواهد ماند.آنها به مشتریان دلیلی برای خرید ارائه نمی کنند ومزیت رقابتی دربرابررقیب از خود نشان نمی دهند.ندرتا هدف،تصمیم به خرید است.حتی درقراردادهایی کسب وکار،افزایش ریسک خریدیک تامین کننده برای بیشتر خریدارنی که به برندهای قوی دربازار خودرو می آورند بسیار بالاست.


اشتباه دوم:برند یک نام نیست


برندشما یک بیرق یاعلامت یازبرندیا مزیت برای مشتری نیست.برندهای بسیاری نام خودرابدون هیچ مزیتی برای مشتریان تغییر می دهند.تغییر یک نام برند باید تغییری بنیادین وپایدار درنحوه عملکرد کسب وکار شما باشدنه یک عنوان ساده.


اشتباه سوم: ضمینه برند خیلی دوراز حوزه فعالیت اصلی


این فرض ساده انگارانه است که ایجاد ضمائم برند اضافی،هزینه پایین وریسک کمی برای بهبود کسب وکار دارد .حقیقت این است که هزینه بالاتر وتمرکز ضعیف مدیریت به این معناست که بسیاری ازبرند یابرندهای فرعی برای حداکثر سازی فرصت است.


اشتباه چهارم:نادیده گرفتن عصر دیجیتال


مدیریت برند مدرن از تکنیکهای کنترل مدیریت به سمت تکنینک های تاثیرگداری وهمکاری حرکت کرده است.این مستلزم شفافیت بازبودن وحضور فعال دربین مخاطبان است.


اشتباه پنجم:تسخیر شدن به وسیله بارار


با یافتن یک برند قوی جالب است که هجمه پذیری آن مفروض دانسته شده وتغییرات بازار نادیده گرفته شود.درحالیکه مهم است که دربازار تغییر چندان سریعی نداشته باشی اما مصیب آور است که ورودیهای جدید رانادیده گرفته وسلائق متغیر مشتری را نبینیم.


اشتباه ششم:برند های جوانان سردرگم هستند


تغییر بسیاردربرند نه فقط مشتریان راسردرگم می کند بلکه برای کسب وکار نیز به شدت ناکاراست.برندهای ضعیف به محلی سازی بسیار ببدون تقویت مبنای برند کمک می کند.این بدان معناست که یک برند می تواند معنای متفاوتی با مخاطبین برای مخاطبین متنوع حفظ کند.


اشتباه هفتم:ناتوانی دربررسی بازگشت سرمایه برند خود


تمامی تلاشهای بازاریابی یا مشتریان شما سودآور نیستند.بسیاری از بازاریابان نمی تواند پیوند سختی بین تلاشهای بازاریابی برند ایجاد نماید هزینه دستیابی به مشتری وحفظ آن وبازگشت سرمایه مطرح است این امر منجر به حفظ مشتریان غیر سودآور بسیار یا مشتریانی می شود که ارزش برند شما رااز بین می برند.

اسامی محصول همیشه خوب عمل نمی کنند.جهان برند سازی پر از لاشه های برندهای موفق در یک بازار است که نتوانستند درزمان صادرات به شکوری دیگر محصولی  خوب ارائه کنند یا حتی درجائی به مردم آن کشور اهانت کرده اند.


اشتباه هشتم:شما نمی توانید همه چیز را به همه بدهید


شما نمی توانید از جانب  همه پذیرفته شوید.شجاع باشید ومخاطب هدف خود را انتخاب کنید.بسیاری از کسب وکارها تلاش  می کنند تا مشتریان بسیاری از هدف گیری نمایند زیرا باور دارند محصول آنها جهان شمول است.


نتیجه گیری

مدیران برندبه شدت به چالش کشیده می شوند.جهان مدیریت برند پیچیده وپیچیده ترمی شود.تکنولوژی زمانی نفرین محسوب می شود.تکنولوژی زمانی نفرین محسوب می شود وزمانی فرصت یعنی درحالیکه خالق قابلیتهایی برای مدیر برند می باشد نیاز به مهارتهای جدید ونگرش متفاوتی راموجب می شود.عوامل پیشروی مدیران برند موقتی نیستند.برندهادربازار رقابتی دارای ارزش بوده وبدون شک به وجود خود ادامه می دهند.هرچند اشکال ویژه سازمانی تغییر می یابداما مدیریت برند خود به خود وفق یافته ودرحین پذیرش چالشهای جدید به وسیله بهبود قابلیت رقابتی از سوی مدیران کامیاب می شود.با توجه به تغییرات شدید در ماهیت رقابتی بازار محصول وتکنولوژی ونتایج آن درنقش هم توزیع کننده وهم سازمان های تسهیل کننده،قابل فهم است که فرایندهای فزاینده هماهنگی فعالیتهای برند چه داخل وچه خارج سازمان وفشار برای غیر متمرکز سازی تصمیم گیری وحذف لایه های مدیریت به امنیت کاهش هزینه ها مواجه می باشند.محققان تحول مدیریت برندرااز خاستگاه اولین برندهای ملی تاکنون دنبال کرده اند.آنها یادآورشدند که مدیریت برند منطبق با محیط های بازاریابی می باشد.

منطق اصلی سیستم مدیر برند دربنگاه دارای چند برند براساس این باور است که رقابت دردرون برسر منبع باعث بهبود تلاش از جانب هرفرد می شود.اما مدیران چند برند در یک طبقه محصول اغلب بی رحمانه با یکدیگر رقابت می گنند گوئی که بنگاههای رقیب رقابت   می کنند. این دشواری درهماهنگ سازی برنامه های بازاریابی برای هربرند وتقاضا برای رویکردی وابسته تر به مدیریت کل طبقه محصولات دربخشی از بنگاهها منجر به تمرکز تصمیم گیری در سطح آن طبقه شده است. محققان اشاره می کنند که مدیریت طبقه  فرصتی رابرای مدیران مجرب جهت درگیر ساختن خود با عملکرد مدیریت برند فراهم می کند وبه موجب آن یکی از ضعف های مدیریت برند سنتی را کاهش می دهد.


منابع:

1.طرح الگوبرداری مدیریت برند دوم،مدیریت مطالعات وبرنامه ریزی استراتژیک اداره مطاعات وتوسعه کسب وکار،آبان ماه 90

2.ارزیابی تاثیر برندبروفاداری مشتریان،سید رضا جوادین ،علی رضا امینی چشم اندازمدیریت بازرگانی شماره3،پاییز 89

3.مدیریت برندوچالش های برنددرایران، مولفین محمد علی  شریعتی،رضا کایدی،مریضیه محسنی،حیدر امیران، علامرضا بیات چاپ اول 92

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

بازاریابی و برندسازی در صنعت بیمه مدرس برند سازی

بازاریابی و برندسازی در صنعت بیمه

بازاریابی و برندسازی در صنعت بیمه   مدرس برند سازی

مدرس برند سازی

در هرکشوری بیمه‌گرها با توجه به فرهنگ، آداب و سنن، دین ومذهب، وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، استراتژی مناسب خود را برای آن جامعه و آن صنعت مدنظر قرار می‌دهند‌. صنعتی بودن، دولتی بودن و خصوصی بودن از دلایل دیگر تفاوت در استراتژی‌هاست‌، زیرا با توسعه صنعتی ریسک‌ها و مخاطرات جدیدی به وجود می‌آید و به دنبال آن نیازهای بیمه‌ای جدید ضرورت پیدا می‌کند‌. اقتصاد متمرکز (دولتی) و خصوصی نیز موجب تفاوت در تدوین استراتژی بازاریابی شرکت‌های بیمه می‌شود‌. ممکن است در اقتصاد دولتی، کشوری پوشش‌های بیمه الزامی داشته باشد، ولی درکشوردیگر این الزام وجود نداشته باشد‌.


 مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


به طور کلی استراتژی‌های بازاریابی مجموعه‌ای از تصمیمات و فعالیت‌های به‌هم پیوسته است که از طریق آن، واحد تجاری استراتژیک انتظار دارد به اهداف بازاریابی خود برسد و ارزش‌های مورد انتظار مشتریانش را برآورده سازد‌. کتاب بازاریابی و برند‌سازی در صنعت بیمه نوشته دکتر سعید صحت و مژده چرخیان با اشاره به همین موضوع استراتژی‌های بازاریابی با توجه به سیاست‌های هر شرکت را تقسیم‌بندی می‌کند‌.


در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: نمی‌توان از شگردها و مهارت‌های بازاریابی شرکت‌های تولیدی دقیقا در موسسات خدماتی استفاده کرد. زیرا از چندین جهت با هم تفاوت دارند‌. تفاوت‌های اساسی بازاریابی خدمات و بازاریابی کالا از تفاوت بین کالا و خدمات ناشی می‌شود.در واقع تفاوت اساسی بین آنها این است که در خدمات، بدون اینکه مشتریان مالکیت عنصری فیزیکی را به طور دائم در اختیار بگیرند، فوایدی را از آن به‌دست می‌آوردند‌. به عبارت دیگر در خدمات، مشتریان مالکیت چیزی را به‌دست نمی‌آورند‌. مزایای موجود در خدمات ناشی از ماهیت اجراست‌. به عبارتی، محصولات خدماتی غیرعینی هستند (غیرعینی، یعنی چیزی که آزمودنی است، ولی قابل لمس و نگهداری نیست)‌.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس برند چالشهای برند سازی

چالش‏های مدیریت برند در صنعت خودرو

مدرس برند   چالشهای برند سازی

مدرس برند


چالش‏های مدیریت برند در صنعت خودروممکن است بپرسید چرا برند را به فارسی ترجمه نکرده‏ام؟ باید گفت کلمه مناسبی در مفهوم برند که ترکیبی از نام محصول، نوع و مدل آن است، در ادبیات بازاریابی وجود ندارد. البته ترجمه‏هایی نظیر مارک، نشان، نام تجاری و غیره هست اما هیچ کدام مفهوم برند را نمی‏رساند بنابراین مناسب دیدم از خود کلمه برند استفاده کنم؛ ضمن این که برند به خودی خود در ادبیات بازاریابی جا افتاده است. 

تقریبا تمامی خودروسازان برای سودآور ماندن در بازار بیرحم رقابت جهانی، از طریق افزایش مشتریان و ظرفیت تولیدی عمل می‏کنند. در آینده‏ای نزدیک نجات یافتگان این رقابت، شرکت‏هایی خواهند بود که یا بتوانند خود را با برند سرآمدشان معرفی کنند و یا محصولاتشان را با قیمت کمتر و کیفیت بهترارائه دهند. اگر شرکت‏ها مصمم به دنبال کردن یکی از این دو استراتژی نباشند، محکوم به شکست خواهند بود. هیوندای و کیاموتور اعلام کرده‏اند که قصد دارند تا سال ۲۰۱۰ به جمع پنج شرکت خودروساز برتر جهان بپیوندند. تاتاموتور و ماروتی نیز دست به صادرات گسترده محصولاتشان زده‏اند. چری، جیلی و گروه خودروسازی شانگهای چین هم قصد دارند تا ۱۰ سال آینده از جمله صادرکنندگان برتر جهان باشند. بنابراین رقابت سخت است، ضمن این‏که شرکت‏های مذکور معمولا از استراتژی قیمت کم و کیفیت بالا استفاده می‏کنند.

در بازاری که به سوی اشباع شدن پیش می‏رود و در حالی که فعالیت‏های فروش به سمت رقابتی شدن در حرکت است، تخفیف‏های تجاری و فعالیت‏های گسترده برای حفظ مشتریان فعلی ضروری است. شرکت‏هایی مثل بی‏ام‏و، تویوتا، نیسان، PSA و پورشه به این ضرورت‏ها واقفند.

●قدرت و ارزش برند

رفتار مشتریان خودرو اغلب تحت تاثیر احساساتشان و نیز برند خودروسازان است. آنها معمولاً هنگام خرید با ویژگی‏های خودرو کاری ندارند؛ برای آنها «برند» مهم است. در این گیرودار اگر خودروسازی برند سرآمد داشته باشد و خودرویی با کیفیت بالا عرضه کند، در بازار رقابت، متمایز از دیگران است. 

خودروسازان پیوسته رقبایشان را زیر نظر دارند و برای پیشی گرفتن از آنها ویژگی‏ها و تکنولوژی محصولاتشان را در تعهد برندشان بروز می‏دهند. مثلاً شعار بی‏ام‏و «خودرویی برای نهایت رانندگی» است. در واقع این شعار تمام تعهد برند بی‏ام‏و است یعنی قصد دارد خودرویی عرضه کند که با کیفیت و تکنولوژی فوق‏العاده خود، نهایت لذت در رانندگی را برای مشتریانش به ارمغان آورد. توجه به این نکته ضروری است که صرف داشتن محصول عالی، موفقیت در بازار را تضمین نمی‏کند. خودروسازان برای موفقیت در بازار نیازمند هر دو جنبه تمایز در محصول و ارزش برند هستند. مثلاً در بازار خودروی امریکا ۲۶۷ برند وجود دارد. در بخش خودروهای SUV نیز بیش از ۷۸ برند وجود دارد که انتظار می‏رود که ظرف دو سال آینده به بیش از ۱۰۰ برند برسد. انتظار می‏رود همین پدیده در ژاپن و برخی از کشورهای اروپایی و آسیایی نیز رخ دهد. قدر مسلم تمامی این شرکت‏ها دارای محصولاتی با کیفیت و البته با قیمت رقابتی خواهند بود لذا ارزش برند و متمایز بودن آن باعث نجات خودروسازان در این جنگ رقابتی خواهد بود. از سوی دیگر در چنین بازاری، مشتریان به هنگام خرید گزینه‏های زیادی پیش رو دارند اما برخلاف انتظار، کثرت نام‏های تجاری مشتریان را گیج نخواهد کرد؛ برعکس به آنان کمک می‏کند که بهترین خودرو را با توجه به نیاز و بودجه‏شان انتخاب کنند. 

●تعریف مدیریت برند

مدیریت برند به کارگیری تکنیک‏های بازاریابی برای محصول یا خط محصولی خاص است. مدیریت برند به دنبال افزایش ارزش برای مشتری و در نهایت افزایش حجم فروش است. بازاریابان، مدیریت برند را ابزاری برای افزایش کیفیت موردنظر مشتری و افزایش خرید و ایجاد وفاداری در مشتریان می‏دانند. یکی از مهمترین مزیت‏های مدیریت برند برای شرکت این است که می‏توان در بازاری خاص بدون از دست دادن مشتریان، بر قیمت کالاها و خدمات افزود. در واقع مدیریت برند ابزاری در جهت متمایزسازی است. ارزش برند نیز به میزان سودآوری ایجاد شده برای شرکت اشاره می‏کند. این افزایش سودآوری می‏تواند ترکیبی از افزایش فروش و افزایش قیمت باشد. 

●ویژگی‏های یک برند مناسب 

ویژگی‏های یک برند مناسب را می‏توان در موارد زیر خلاصه کرد: 

برند باید مزایای محصول را توصیف کند. 

برند باید گیرا، رسا و گویا باشد و در یادها بماند. 

برند محصول باید مناسب با فعالیت شرکت یا تصویر ذهنی از محصول باشد. 

برند محصول نباید محدودیت قانونی داشته باشد. 

ضمن این که در بازاریابی بین‏الملل و بحث صادرات، توجه به این نکته ضروری است که برند محصول مغایر با برخی اصول اخلاقی نبوده و یا حتی معنی نامناسبی به زبان کشوری که قصد صادرات به آن را داریم، نداشته باشد. 

نام تجاری می‏تواند به انواع مختلفی تقسیم شود: 

برند پیشرو که معمولاً قیمتی بیش از سایر کالاهای مشابه دارد. 

برند اقتصادی که برای بازارهایی که کشش قیمتی بالایی دارند، طراحی شده است. 

برند رقابتی که برای بازارهای با رقابت شدید طراحی می‏شود. 

«برند» نمادی از صداقت، تعهد به کیفیت، درستی و استحکام (البته در صنعت خودرو) است. مدیریت برند بر این نکته که ایجاد برند قدرتمند برای یک شرکت ضروری است، بسیار تاکید می‏کند، در ضمن شرکت باید سازگاری فعالیت‏هایش را با تعهدات برند خود تضمین کند. 

در سال‏های اخیر برخی از خودروسازان با تمرکز بر مسائل مالی نظیر سود و بازگشت سرمایه، به دست خود،‌ برندشان را تخریب کردند. این اتفاق پیامد تولید انبوه با محوریت تامین‏کننده‏ها بود. 

در واقع ماجرا از این قرار بود که با توجه به نیاز بازار، خودروسازان احساس کردند باید با تمام توان تولید کنند بنابراین به صورت گسترده و افراطی بر تامین‏کنندگان قطعات و مواد اولیه‏شان افزودند و نمایندگی‏ها را تشویق کردند که تا حد امکان مشتری جذب کنند. به موازات اشباع بازار، فروش نیز روز به روز سخت‏تر می‏شد، بنابراین راهکار بعدی استفاده از برنامه‏های تخفیفی و محرک‏های فروش بود تا موجودی‏های انبار کاهش یابد. در نهایت، این چرخه نادرست باعث شد شرکت‏های خودروساز قادر به ادامه تولید با تمام ظرفیت نباشند زیرا تولید با تمام ظرفیت، از کیفیت محصول و قطعات به شدت می‏کاست و تعهدات برند را نادیده می‏گرفت. در چنین شرایطی ذهنیت مردم درباره برند برخی خودروسازان تضعیف شد و آنها زیان‏های بسیاری را از محل تخریب برند متحمل شدند. برخی شرکت‏ها نیز محصولاتی را تولید می‏کردند که قادر به انجام تعهدات مربوط به آن نبودند که این موضوع ضربه سنگینی به سهم بازار این خودروسازان وارد آورد. 

با عبرت از این اشتباه بزرگ، خودروسازان تصمیم گرفتند تا برندشان را احیا و آن را ارزیابی کنند. مدیران هوشمند مصمم شدند در زمینه توسعه برند و توجه به کیفیت محصولات و ارائه خدمات موثر بر مشتریان سرمایه‏گذاری کنند. آنها می‏دانستند که با سرمایه‏گذاری در خصوص توسعه برند می‏توانند مشتریانی وفادار دست و پاکنند و این مشتریان حتی حاضرند قیمت‏های بالاتری هم برای محصولاتشان بپردازند. پس با مقایسه‏ای ساده دریافتند که مشتری وفادار برابر است با سودآوری شرکت. 

●پنج کلید اصلی مدیریت برند


برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

پنج کلید اصلی مدیریت برند که خودروسازان می‏بایست در اولویت قرار دهند، عبارتند از: 

برند ارزش استراتژیک دارد. به این معنا که خودروسازان نیاز دارند برنامه‏ای بلندمدت و استراتژیک برای ترویج و توسعه برند خود داشته باشند. ایجاد چنین برنامه‏ای ارزش برند را به عنوان یکی از مهمترین دارایی‏های شرکت تضمین می‏کند. 

ایجاد برند منحصر به فرد، از بی‏هویت شدن محصول و جنگ قیمتی آن جلوگیری می‏کند. 

برای جهانی شدن نیازمند ایجاد برند جهانی هستید.

مدیریت برند باعث ایجاد همدلی سازمانی و به اشتراک گذاری دانش به دست آمده در سطوح سازمان می‏شود. 

برخی از خودروسازان با ایجاد ساختارهای IT (تکنولوژی اطلاعات) باعث تسریع این کار شده‏اند. این شرکت‏های پیشرو بیشتر برای تقسیم اطلاعات ارزش قائلند تا جمع‏آوری آن. شعار آنان این است: «اطلاعات و دانش هنگامی که به اشتراک گذاشته شود، قدرت ایجاد می‏کند».

مدیریت برند باعث تبدیل استراتژی شرکت از بازاریابی «قیمت محور» به بازاریابی «ارزش محور» می‏شود. باید توجه داشت که قیمت‏گذاری فقط بخشی از فرایند ایجاد ارزش برای مشتری است. روند رو به رشد بازاریابی الکترونیکی و فناوری‏های موسوم به IT باعث شده است که مشتریان بتوانند به راحتی قیمت خودروها را در اینترنت چک کرده و ویژگی‏های خودروهای مورد علاقه‏شان را در سایت‏های مختلف مشاهده کنند. این عامل نیز صنعت خودرو را برای ارائه قیمت‏هایی شفافتر و حرکت به سوی قیمتی بدون چانه‏زنی و تخفیف، در منگنه قرار می‏دهد. در این شرایط هدف نهایی خودروسازان داشتن مشتریانی است که از برند آنها تقدیر کنند و بابت خرید محصولاتی با برند موردنظر پول بپردازند، نه این که خرید به واسطه تخفیف‏ها و محرک‏های ارائه شده ازسوی خودروساز صورت گیرد.●تسخیر بازارهای خاص

با توجه به حجم تولید و گسترش بازار، مشتریان گزینه‏های فراوانی پیش رو دارند. در هر بخش از بازار، حجم فروش محصولات تغییر کرده است بنابراین برای نجات از شکست، خودروسازان استراتژی‏های جدیدی تدوین کرده‏اند. یکی از این استراتژی‏ها تسخیر بازارهای خاص است. به تازگی برخی مدیران شرکت‏های خودروسازی علاقه زیادی به بازار خودروهای لوکس نشان داده‏اند. این بخش از بازار معمولاً حجم تولید پایینی دارد ولی سودآوری آن بالاست. یکی از دلایل اصلی این علاقه، توانایی شرکت‏های مذکور در قاپیدن و به دام انداختن مشتریان این بخش کوچک از بازار است. بی‏ام‏و، پورشه، لکسوس و مرسدس بنز همگی چنین محصولاتی تولید می‏کنند که واقعاً رشک‏برانگیز است. 

شورلت، نیسان و فولکس واگن نیز از این استراتژی‏ها استفاده می‏کنند و چشم‏انداز و برنامه‏های عملیاتی مشخصی برای بازارهای خاص دارند. مدیران برند در این شرکت‏ها، هر یک از تولیدات را در بازار مخصوص خود مدیریت می‏کنند و تا زمانی‏ که محصولات به حجم فروش مورد انتظار دست یابند، این رویکرد را ادامه می‏دهند. 

بازاریابی محصولات، ساختاری عمودی دارند ولی بازاریابی برند دارای ساختاری افقی است که بر پایه سبک زندگی بنا نهاده شده است زیرا مشتریان اتومبیلی انتخاب خواهند کرد که مطابق با سبک زندگی آنان باشد. در مقابل، مدیران برند نیازمند آگاهی از خواسته‏های مصرف‏کنندگان و تدوین اهداف و استراتژی‏هایی هستند که این خواسته‏ها را برآورده کند. 

●انواع رویکردهای مدیریت برند

مدیریت برند، مکانیسمی برای تشویق مشتریان به منظور انتخاب محصولات شرکت است و به شرکت این توانایی را می‏دهد تا محصولاتش را در بازار متمایز کند. 

شرکت‏های خودروسازی با توجه به فرهنگ سازمانی، اندازه، پیچیدگی خطوط تولید، وضعیت بازار و سایر فاکتورهای مرتبط، یکی از سه رویکرد معمول مدیریت برند را مورد استفاده قرار می‏دهند. 

رویکرد مدل رسمی: تولیدکنندگان بزرگی همچون جنرال موتورز، فورد و نیسان که دارای چندین خط تولید هستند، معمولاً از رویکردی که «مدل رسمی» نامیده می‏شود، استفاده می‏کنند. این مدل برپایه درخواست زمان‏سنجی شده استوار است؛ به این معنا که عرضه محصولات متنوع با برندهای منحصر به فرد به بازار، براساس نیاز بازار و کنترل فعالیت‏های بازاریابی صورت می‏گیرد یعنی برای هر محصول با برند خاص یک تیم مدیریت برند تشکیل می‏شود و این تیم‏ها برای جلوگیری و اجتناب از همپوشانی و دوباره‏کاری‏ها، فعالیت‏های بازاریابی را کنترل و متناسب با جو بازار محصولات را عرضه می‏کنند. با این کار هم بازار کنترل می‏شود و هم فعالیت‏های بازاریابی هر محصول منحصر به آن می‏شود. در این شرکت‏ها برای پشتیبانی صحیح از کلیه محصولات و برندها، ساختاری ایجاد می‏شود که تیم‏های مدیریت برند بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند تا سرمایه‏های ذهنی افراد و برنامه‏ها و عملیات به اشتراک گذاشته شود. 

رویکرد مدل جانمایی شده: رویکرد دوم، مدل جانمایی شده نامیده می‏شود. این رویکرد درون سازمانی است و تیم توسعه محصول تلاش می‏کند که محصولات را مطابق با ویژگی‏های تعریف شده برای آن طراحی کند. در واقع در این رویکرد، استراتژی‏های سازمان از طریق محصولات تعریف و تبیین می‏شود. این رویکرد در شرکت‏هایی مثل ولوو، بی‏ام‏و و کرایسلر پیاده شده است. در این شرکت‏ها برندها به صورت هوشمندانه‏ای مدیریت می‏شود. عملکرد این شرکت‏ها، آنها را شرکت‏هایی محصول محور معرفی می‏کند. تفکر آنها برپایه داشتن محصولاتی با طراحی برجسته، عملکرد خوب و ایمنی، استوار است. در واقع برای آنها مدیریت برند چیزی نیست جز ابزاری برای رقابت. 

▪رویکرد مدل تجربی: رویکرد سوم «مدل تجربی» است. در واقع این مدل تطبیق بهترین کارکرد مدیریت برند با عناصر یک شرکت است. این مدل چیزی شبیه مدیریت اقتضایی است یعنی استراتژی‏هایی به کار گرفته می‏شود که به بهترین شکل با ویژگی‏های سازمان متناسب است. تویوتا خودروسازی است که از این مدل استفاده می‏کند. شرکت‏هایی که از این مدل بهره می‏برند، ابتدا تئوری‏های برند، استراتژی‏ها و تاکتیک‏های آن را یاد می‏گیرند و سپس با آزمون و خطا این عناصر را اجرا می‏کنند. انگیزه آنان برای اجرای این آزمون و خطاها، به آگاهی آنها در مورد نفوذ تدریجی تفکر مدیریت برند در صنعت خودروسازی برمی‏گردد. معمولاً این نوع شرکت‏ها صرفاً تاکتیک‏هایی را که برای شرکتشان مفید است، انتخاب می‏کنند و استراتژی‏هایشان را با توجه به تجربیات دیگران برمی‏گزینند و از موفقیت‏ها و شکست‏های سایرین درس می‏گیرند. 

قابل ذکر است که سیستم مدیریت برند باید همراه با اهداف شرکت و درجهت ترجیحات مشتری برای محصولات شرکت ارتقا یابد. 

●رفتار جدید مشتری 

چرا مشتری به یک نوع برند، بیشتر توجه می‏کند؟ 

یک برند تعهدات آن را منعکس می‏کند و روشن است که مشتری، یک برند خاص را (که خرید او را به شدت تحت تاثیر قرار می‏دهد) ترجیح می‏دهد. 

شرکت تویوتا از سوی مشتریان بسیاری، به عنوان عرضه‏کننده محصولاتی با کیفیت بالا و مورد اطمینان شناخته شده است، در نتیجه قادر است وفاداری مشتریانش را با برجسته‏کردن ویژگی کیفیت مستمر جلب کند. تعهد تویوتا این است که هرگز مشتریانش را ناامید نمی‏کند و محصولاتش ایمن و مطمئن است و مشتریانش احساس امنیت می‏کنند. همچنین مشتریان بی‏ام‏و محصولات این شرکت را برای تجربه «خودرویی برای نهایت رانندگی» می‏خرند. تعهد بی‏ام‏و همین شعار است. برای شرکت‏هایی همچون تویوتا، هوندا و بی‏ام‏و نیز قدرت غلبه برند باعث افزایش فروش می‏شود اما در مقابل، وضعیت شرکت‏های ضعیف که کیفیت پایین‏تر، طراحی ضعیف‏تر و خطوط تولید قدیمی دارند در بازار رقابت دشواراست. 

فرایند رفتار خرید خودرو تقریباً در تمامی کشورها مشابه است. وقتی قرار است خودرویی انتخاب شود، ابتدا مشتری ۵ تا ۶ گزینه برند در ذهن دارد سپس این نام‏ها را با کسب شناخت کامل و توجه محدود می‏کند و در نهایت برای خرید یک محصول تصمیم می‏گیرد. 

اگر یک سیستم مدیریت برند بتواند در تمامی این فازها نیاز مشتریان را برآورده کند و قادر به هدایت آنها باشد، موفق به خلق مشتری خواهد بود. 

شرکت‏های خودروساز به صورت سنتی ۹۰ درصد از بودجه بازاریابی خود را صرف بازاریابی وسیع برای تاثیرگذاری در فرایند خرید و اعطای تخفیف‏ها و محرک‏های بازاریابی می‏کنند. 

جالب است بدانید که خودروسازانی مانند بنز و تویوتا با تغییر نگرش بازاریابی سنتی از طریق اجرای برنامه‏های CRM و مدیریت برند توانسته‏اند به بالاترین نرخ تبدیل مشتری معمولی به مشتریان وفادار دست یابند و از این طریق فروش بیشتری داشته باشند؛ بدون این که بر تعداد مشتریان خود بیفزایند.

برای دستیابی به تمایز از طریق مدیریت برند، خودروسازان باید فرایند تحقیقات بازاریابی و تلاش‏های برتر بازاریابی را به صورت پیوسته انجام دهند و در این میان برنده نهایی شرکتی خواهد بود که قدرت و برتری برندش در تمامی فرایندهای رفتار خرید مشتریان، سهم ذهنی بیشتری را به خود اختصاص داده باشد. 

●برندهای برتر

مجله بیزینس ویک در شماره آگوست خود نام ۱۰۰ برند برتر جهان را منتشر کرده است. در بین ۱۰۰ نام برتر فقط ۱۰ خودروساز وجود دارد که پنج خودروساز آلمانی، سه خودروساز ژاپنی، یک خودروساز امریکایی و یک خودروساز نیز کره‏ای هستند. نکته قابل توجه این است که شرکت جنرال موتورز در میان ۱۰۰ برند برتر دنیا جایی ندارد. از مهمترین عوامل عدم حضور این شرکت در میان ۱۰۰ برند برتر جهان، می‏توان به تمرکز این خودروساز بر تولید ۱۳ برند اشاره کرد. جنرال موتورز با این کار نتوانست تمایز برندش را حفظ کند و ذهنیت مشتریان را در مورد آن بهبود بخشد بنابراین جایگاه خود را در میان بزرگان برند از دست داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

برندینگ برندسازی و ساخت و برند حرفه ای مدرس برندسازی

برندسازی یا برندینگ (Branding)، بحث داغی که در همه‌ی جلسه‌های کاری و کافی شاپ‌ها و پارکینگ‌های شرکت‌های مختلف و هر جای دیگر…، توسط مدیران هر مجموعه‌ای تا دلتان بخواهید شنیده می‌شود که خیلی مهم است و باید به آن توجه کنیم و بودجه خرج کنیم و…

برندینگ برندسازی و ساخت و برند حرفه ای

مدرس برندسازی

در کشور ما هم صحبت از برندسازی و برندینگ و مشاوره آن کم نیست. به قول یکی از دوستان: “یکی بود یکی نبود، یه کشوری بود که مشاورای برندینگش از برنداش بیشتر بودن..!”


بماند که خیلی‌ها هنوز هم نمی‌دانند که برند و برندینگ، فقط طراحی لوگو و انتخاب فونت سازمانی نیست!

نمی‌دانند که کل کار برندینگ به زبان ساده این است که شما قرار است “ذهنیت” مردم را نسبت به برندتان به شکل خاصی دربیاورید، خاص شوید و بنا به دلایلی، افرادی (خاص یا عام) به سمت شما بیایند و سراغ برندهای دیگر نروند.


در تمام این مسیر، همه‌ی اِلِمان‌های بصری برندتان از لوگو و فونت بگیرید تا مدل طراحی کارت ویزیت و بروشورتان، فقط و فقط یک ابزار برای برندینگ هستند و نه کل برندینگ!


از کجا شروع کنیم؟

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

دکتر امیر اخلاصی در کتاب اصول برندسازی خود می گوید، برای ایجاد برند، ۸ ابزار در اختیار مدیران بازاریابی قرار دارد تا از طریق آن با مشتریان ارتباط برقرار کرده و یک برند قوی در بازار بسازند:


تبلیغات

روابط عمومی

پیشبرد فروش

بازاریابی مستقیم

فروش شخصی

بسته بندی

رویدادها و اسپانسرینگ

خدمات مشتری

به طور کلی برندینگ، فرآیندی است که در طی آن به جایگاه احساسی و عاطفی یک محصول یا خدمت افزوده می‌گردد،

بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر ذی نفعان افزایش می‌یابد.

به عقیده بزرگان عرصه برندسازی یا برندینگ:


برندسازی یا برندینگ حاصل پیام‌ها و گزارش‌های رسانه هاست. هر قدر تعداد این پیام‌ها بیشتر و محتوای آن‌ها مطلوب تر باشد، نام تجاری قوی تر خواهد شد.

اَل ریس، لورا ریس، سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی

برندینگ دانشی است که با برتری دادن به یک برند (Brand) باعث افزایش اعتبار و شهرت آن برند در بازار رقابت میشود، اعتبار و شهرت یک برند به طور مستقیم می تواند منجر به فروش بیشتر و قیمت گرانتر محصولات وخدمات شود، به زبان دیگر  برندسازی روش هوشمندانه  تجارت و تولید ثروت است.


برندینگ یا برندسازی

برندینگ یا برندسازی؛ ابزاریست برای بدست آوردن برتری در بین رقبا

برندینگ چیزی بیش از ایجاد یک نام یا لوگوی خاص و زیبا برای یک مخصول یا خدمت است، برندسازی مسیری است که به واسطه آن مشتریان، محصولات و خدمات یک شرکت را درک و تجربه می کنند.


برندینگ چیزی بسیار فراتر از داشتن یک لوگو است!

برندینگ چیزی بسیار فراتر از داشتن یک لوگو است!

برندسازی ایجاد تمایزی منحصر بفرد است که برای مشتریان، کارکنان و مدیران سازمان اهمیت زیادی دارد. داشتن از یک برند قدرتمند سبب می شود هزینه های یک شرکت به واسطه جلوگیری از سرمایه گذاری های نامناسب و بی هدف به طور کاملا محسوسی کاهش پیدا کنند.


سودآوری به واسطه جذب مشتریانی وفادار به طور چشم گیری افزایش پیدا می کند و از همه مهمتر برند یک شرکت تبدیل به دارایی ناملموس برای سازمان می شود که ارزش آن می تواند بیش از مجموع ارزش تمامی دارایی های فیزیکی آن سازمان باشد.


از جمله­ ی دلایل مهم  برندسازی در نزد سازمان ها، تمایل به رهبر بودن، پیشی گرفتن در صحنه­ ی رقابت و دسترسی کارمندان به بهترین امکانات به منظور دست یابی به مشتریان کم هزینه تر می­ باشد، منظور از مشتریان کم هزینه تر این است که در صورتی که مشتری با برند سازمان آشنا باشد و احساس مناسبی نسبت به آن داشته باشد، سازمان هزینه تبلیغات، زمان و… کمتری برای تبدیل وی به یک مشتری بالقوه یا وفادار متحمل خواهد شد.


ضرورت برندسازی یا برندینگ (Branding)


ضرورت داشتن برند از این روست که با توجه به حرکت جوامع مصرفی به سمت‌ مدگرایی، در اختیار داشتن برند (Brand) یا نام‌های تجاری معتبر یکی از راهکارهای ایجاد تمایز و شخصیت به شمار می رود.


اهمیت برند برای مشتری بواسطه ی دانش مشتری از برند ایجاد می شود، که بواسطه تعدادی از عوامل ناشی می شود، اما شاید دو مورد زیر مهم ترین آنها باشند:


عمق برند؛ یا به عبارتی اولویت ذهنی مشتری در انتخاب برند در میان سایر برند های مشابه، بطور مثال بسیار از افراد پس از شنیدن کلمه نوشابه در ذهنشان بلافاصله Coca Cola تداعی می شود.

گستردگی برند؛ هرچه رابطه مشتری با برند پیچیده تر باشد یا به عبارتی توسط تنوع تعاملات برند در ذهن بیشتر باشد، فرصت ساخت وفاداری بلندمدت بیشتر است. همانند شرکت هایی چون Google , Amazon.

انواع برندسازی یا برندینگ (Branding):


تاکنون دسته بندی های مختلفی از انواع برندسازی توسط اساتید این حوزه ارائه شده است و اگر بخواهیم برجسته ترین نوع این دسته بندی ها را برشماریم به شرح زیر است:


برندسازی مشارکتی یا Co-Branding: مشارکت با برندی دیگر جهت دست­یابی به هدف

برندسازی دیجیتال: وب سایت، رسانه­های اجتماعی، بهینه سازی موتور جستجو، استفاده از وب برای تجارت

برندسازی شخصی یا Personal Branding: روش­ هر فرد برای ایجاد اعتبار و شهرت برای خودش

برندسازی علّی: برندتان را با یک نیت خیر خواهانه همسو کنید؛ یا مسئولیت اجتماعی شرکت

برندسازی کشوری: تلاش برای جذب توریست و کسب و کار

برندسازی شامل مباحث و مفاهیم مختلفی چون جایگاه یابی و جایگاه سازی برند (Brand Positioning)، نامگذاری برند، انتخاب رنگ برند و طراحی شخصیت بصری برند( لوگو، آرم و…)، توسعه برند، ارزش برند و… می‌باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مدرس برند مدرس مدیریت ارتباط با مشتری CRM

استاد بهزاد حسین عباسی مدرس زبان بدن استاد زبان بدن سخنران زبان بدن تدریس بازرایابی

مدرس برند سخنران برند استاد برند تدریس برند معلم برند سمینار برند سخنران برند

مدرس برند استاد برند سخنران برند

مدرس برندینگ سخنران برندینگ استاد برندینگ تدریس برندینگ معلم برندینگ سمینار برندینگ سخنران برندینگ

مدرس برندینگ استاد برندینگ سخنران برندینگ

مدرس برند مدرس برندینگ

مدرس برندینگ استاد برندینگ سخنران برندینگ